برگی ازخیانت های آیت الله هاشمی رفسنجانی ✍علی مرتضی امینی *لطفابادقت مطالعه شود همه به یاد دارند که آیت الله هاشمی رفسنجانی با ذکر خاطره ای عجیب از امام راحل(ره) مدعی شد که رهبر ضد استکباری انقلاب اسلامی و دشمن همیشگی آمریکا، مخالف شعار مرگ بر آمریکا بود! این خاطره جعلی که در راستای خط سازش و با طراحی تحریف امام صورت گرفته بود، سبب شد تا رهبر معظم انقلاب، موضوع سخنرانی مراسم سالگرد امام خمینی (ره) در سال 94 را به "تحریف امام" اختصاص دهند و در بخشی از آن خطاب به مردم بگویند: «آنچه امروز به شما عرض میکنم تحت عنوان "تحریف شخصیّت امام" است... [برخی در خارج و] در داخل هم بعضی ندانسته، بعضی هم دانسته [شخصیّت  امام را] تحریف میکردند؛ حتّی زمان حیات خود امام. هر حرفی را که به‌نظرشان پسندیده بود، به امام نسبت میدادند؛ درحالی‌که ارتباطی به امام نداشت. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته است؛ حتّی تا آنجایی که بعضی حرفها و بعضی اظهارات، امام را به‌صورت یک آدم لیبرال که هیچ قید و شرطی در رفتار او در زمینه‌های سیاسی، حتّی در زمینه‌های فکری و فرهنگی وجود ندارد، معرّفی میکنند؛ این هم بشدّت غلط و خلاف واقع است... امام این عقبه را از روز اوّل دید، با آن مقابله کرد؛ لذا تا آخر،  امام علیه آمریکا و دستگاه سیاسی و امنیّتی آمریکا موضع داشت..» (94/3/14) هاشمی رفسنجانی در ادامه پروژه تحریف مبانی، خط تخریب و تضعیف نیروهایی که در صف مقابله با استکبار هزینه میدهند را با تکرار دائمی اتهام افراطی گری به آنها دنبال کرد. همین سبب شد تا در چند نوبت رهبر انقلاب به شماتت تریبون دارانی که نیروهای حزب اللهی و بسیجی را به افراطی گری متهم می کنند، بپردازد و آن را در راستای پروژه نفوذ بدانند: «کسانی که بر ارزش‌ها و اصالت‌ها پای می‌فشرند به افراطی‌گری و تندروی متهم میشوند تا در سایه‌ سکوت آنها و تضعیف تدریجی ارزش‌ها و آرمان‌ها، زمینه‌ تحقق اهداف پروژه‌ نفوذ فراهم شود. نمی‌گوییم این افراد و جریان‌ها، این کار را آگاهانه انجام می‌دهند اما با این اتهامات، دانسته یا ندانسته، خاکریز مستحکمِ بسیج را تضعیف و پروژه‌ خطرناک نفوذ دشمن را تکمیل می‌کنند. نباید هر کسی از ارزش‌ها و محکمات انقلاب و امام رحمةالله‌علیه گفت با اتهام جناحی‌گری و افراطی‌گری روبه‌رو شود.»(94/9/4)   اما هاشمی در کنار تحریف امام و تخريب فرزندان امام، سالهاست که میزان سلامت انتخابات‌ها را به نسبت آن با آنچه می پسندد یا نمی پسندد، مرتبط می داند. او به نتایج انتخابات سال 84 که خاتمی برگزار کننده آن بود، اعتراض داشت، چون نام " اکبرهاشمی رفسنجانی" از صندوق بیرون نیامد. سال 88 باز به همین دلیل که نام کاندیدای محبوب هاشمی رفسنجانی از صندوق بیرون نیامد، بر همان طبل کوبید. سال 92 هم مثل دوره های قبل همواره از ضرورت برگزاری انتخاباتی سالم و دل نگرانی هایش از احتمال تغییر آرای مردم سخن گفت، سخنانی که همواره دستآویز رسانه های بیگانه برای اتهام زنی به انقلاب اسلامی شده بود. این ادعاهاي تکراری هاشمی درباره سلامت انتخابات کار را رساند به آنجا که رهبری انقلاب با انتقاد شدید از این ادبیات آن را نوعی مرض نامیدند: «انتخابات را نباید خراب کرد. بعضی‌ها خوششان می‌آید و کأنّه عادت دارند که از نزدیکی انتخابات، دائم بر کوس نامطمئن بودن انتخابات بدمند؛ عادت کرده‌اند. این خیلی عادت بدی است، مرض بدی است، چرا؟ انتخابات انتخابات سالمی است. ممکن است در هر انتخابی، یک تخلّفی در یک گوشه‌ای انجام بگیرد؛ این ممکن است، همیشه هم از این ‌قبیل اتّفاق می‌افتد - خب در کارهای خود ما هم، کارهای شخصی و عمومی و خصوصی‌مان ممکن است تخلّفاتی اتّفاق بیفتد - امّا تخلّفاتی که نتایج انتخابات را تغییر بدهد، مطلقاً وجود ندارد.» (94/10/14) این سخنان شدید اللحن رهبری هم سبب نشد هاشمی رفسنجانی از پروژه تخریب و زیر سؤال بردن سلامت انتخابات دست بردارد. او که برای مجلس خبرگان دور پنجم برنامه از پیش طراحی شده ای داشت، با استفاده از سید حسن خمینی، بازی جدیدش را شروع کرد اما وقتی این بازی با عدم حضور سید حسن در جلسه آزمون علمی خبرگان و عدم احراز صلاحیت وی توسط شوراي نگهبان ناتمام ماند، در روز 12 بهمن در سخنرانی خود، شدیدترین توهین‌ ها را متوجه فقهای شورای نگهبان کرد و مشروعيت آنها را زیر سؤال برد. ادامه دارد...