🔰 انفاقِ احمقانه
🔹کسانی که چیزی در دست فقیر می گذارند، در واقع با «او» معامله می کنند.
🔹 ما حقیقت ها را مسخ کردیم و شکلک درمی آوریم! یک لقمه نان و پنیر به طرف می دهیم و خیال می کنیم او را خریده ایم!
🔹از خود نمی پرسیم که از چه کسی به فقیر میدهیم؟ اگر فکر می کنیم از خودمان به فقیر می دهیم که با چنین فکری، احمقیم و ضرر کرده ایم و باخته ایم!
🔹 اما اگر از «او» به خودش می دهیم که دیگر باد کردن ندارد؛ بلکه این فقیر است که بر ما منّت دارد!
🔹این خلق است که بر تو منّت دارد و آب را در وجود تو به جریان انداخته است تا آن تغوط ها و کثافت هایی را که شیطان در وجود تو ریخته، پاک کند.
🔹مادر خیال میکند اوست که به بچه شیر می دهد؛ حالآنکه این بچه است که شیر را به سینه مادر می آورد. اگر بچه نباشد، شیری هم در سینه ها نیست؛ اگر هم شیری آمد، مفید نیست، بلکه غده چرکین می شود که باید مثل دمل بزنند و خلاصش کنند.
🔹ما بسیار فریب می خوریم! آنطور که ما انفاق می کنیم، یا غرور در ما میآید یا بت ساختن که هر دو کمبودی در ماست.
🔹 کسی که می خواهد نیازی را برطرف کند، باید به گونه ای باشد که آن فقیر و نیازمند، شکسته، ذلیل، متملق، اسیر و بت پرست نگردد!
کسی هم که انفاق می کند، اسیر غرور نشود؛ نه منت بگذارد و نه باد بیاورد؛ بداند از چه کسی به چه کسی می دهد و دستش به دست چه کسی می رسد.
اگر بداند وقتی با او دست داد، دست او بالاتر از دست خودش است، دیگر غرورش می شکند.
📚 علی صفایی حائری |جمعهاوحاصلجمعها | ص ۴۸
#متن_نوشت
#انفاقاحمقانه
https://eitaa.com/joinchat/2707750965C66ff40f32c