▪️سیره اجتماعی امام باقر علیه السلام
1: کار و تلاش در اوج زهد و تقوا
انسان های کم ظرفیت و کوته اندیش، گمان می کنند که لازمه زهد و تقوا این است که خرقه ای پشمینه بر دوش افکنند و گوشه خلوتی بیابند و با روی تافتن از خلق، به خدا نزدیک شوند.
اینان می پندارند که تلاش برای تأمین معاش و کسب روزی، بر خلاف زهد و توکل است و وظیفه انسان، فقط ذکر گفتن و پرداختن به نماز و روزه است و روزی از هر جا که باشد، می رسد، ولی برنامه امامان علیهم السلام و از آن میان امام باقر علیه السلام به جز این بوده است.
آنان در اوج زهد و تقوا و در نهایت عبادت و بندگی خدا، اهل کار و تلاش بوده اند و از اینکه دیگران روزی آنها را تأمین کنند و خرج زندگی ایشان را بپردازند، به شدت بیزار بوده اند.
در یکی از روزهای گرم تابستان، محمد بن منکدر، از زُهّاد عصر امام باقر علیه السلام از مدینه به سوی یکی از ناحیه های آن بیرون رفت. ناگاه امام باقر علیه السلام را دیدار کرد که در آن هوای گرم، مشغول کار و رسیدگی به امور زندگی بود. وی چنین تصور کرد که بزرگی از بزرگان قریش، در این ساعت گرم و طاقت فرسا، به فکر دنیاست. پس به خود گفت به خدا سوگند، باید پیش تر روم و او را موعظه کنم. پس به آن حضرت نزدیک شد و پس از سلام، به امام گفت: خداوند کارهایت را سامان دهد! چرا بزرگی چون شما در چنین شرایطی به فکر دنیا و جویای مال باشد! به راستی، اگر مرگ در چنین حالتی به سراغ شما بیاید، چه خواهید کرد؟ در این حال، امام از کار باز ایستاد و فرمود: به خدا سوگند، اگر در چنین حالتی مرگ به سراغم آید، در حالت اطاعت از خداوند، به سراغم آمده است. این تلاش من، خود، اطاعت از خداست؛ زیرا با همین کارهاست که خود را از تو و دیگر مردم، بی نیاز می سازم. من زمانی از خدا بیمناک هستم که هنگام گناه و نافرمانی خدا، مرگم فرا رسد.
محمد بن منکدر می گوید: پس از شنیدن این سخنان، به آن حضرت عرض کردم: خدای رحمتت کند! من می خواستم شما را موعظه کنم، ولی شما مرا راهنمایی کردید.
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
#سبک_زندگی
❤❤❤❤❤
👨👩👧👦
@Zendegi_Et