گردان او مورد بمباران شیمیایے قرار مے گیرهاین ڪار باعث مے شه ڪه روحیه گردان تضعیف بشه ، و رشته ڪار از دست بره اما بنامعلے با اینڪه خودش شیمیایے شده بود با تدبیر و مدیریتے ڪه داشت بلافاصله سخنرانے ڪرده و واقعه صحراے ڪربلا و ظهر عاشورا را براے بچه ها تداعے مے ڪنه به روایت از شهید مصطفے پیش قدم : خودتان مے دانید ڪه دو روز است ڪه پل را تحویل داده ایم اما ظهرے سر زدم به برادر بنامعلے خیلے خسته بود ، چشمهایش قرمز بود . معلوم بود از آن روزے ڪه پل را از ما گرفته نخوابیده است شهید نمونه اشداء علے الڪفار و رحماء بینهم بود . از چاپلوسے و دورویے بیزار بود . نسبت به غیبت و تهمت بسیار حساس بود . بسیار ڪم سخن مے گفت و هرگاه ڪه ڪلامے مے گفت بسیار سنجیده و متین بود شهید محمد زاده دائم الوضو بود و در اغلب روزهاے رجب و شعبان یا حداقل یک روز در هفته را روزه مے گرفت . بسیار صبور و بردبار بود . در برابر مشڪلات همه را به صبر دعوت مے ڪرد به خصوص صبر در شهادتش