در باب یادداشت قبلی با عنوان * عمله گی یا تعامل؟ مساله این است! * فردی نکات فوق را فرموده اند... در پاسخشان گفتم که:
اگر بحث تحلیل است اتفاقا
#محسن_نامجو اگر تحلیلی هم داشته باشد( که به نظر من ندارد و بیشتر شاخک هایش متوجه عمق فاجعه شده و حیرت کرده و همین هم نشانه هوش گفتمانی ایشان است) توضیحی نداده و فقط به چند سوال بسنده کرده ولی بنده تحلیلم را بیشتر توضیح داده ام و حتی پیشبینی کرده ام و این تحلیل و پیشبینی را هم مبتنی بر فکت انجام داده ام و متوجه نمیشوم کجای حرفم متعصبانه و شکلی و تخیلی است... فکر میکنم بیشتر ادعای این دوستمون متعصبانه و شکلی و تخیلی است چرا که اگر که اگر به سابقه دانشجویی و سیاسی و اجتماعی هم باشد حتما که سابقه و عمق فعالیت من به مراتب بیشتر از نامجو است...
گروه مخالفی هم که ایشان ترسیم میکند بیشتر دلخوشان ساحل فراموشی هستند که نه درد
#وطن دارند نه درد
#هویت و نه... مخالف باریشه وقتی هجمه کثیف جریان سلطه را که هدفش مکیدن خون تک تک
#مردم_ایران است، میبیند اگر وارد همکاری با جمهوری اسلامی هم نشود حداقل تبدیل به
#عمله_استکبار نمیشود و سکوت میکند که البته این هم نوعی تعامل با
#جمهوری_اسلامی است! و اتفاقا هر چهار نقطه مشترک تعامل را هم واجد است... البته سطوح عمیق تر و جامعتری برای تعامل هم وجود دارد
تلقی من این است که
#مخالفین_باشرف جمهوری اسلامی باید کم کم به سمت تعامل با نظام حرکت کنند و البته هر کدام در سطحی و مقوله ای ... من فقط تلنگری بدیشان زدم و پیشبینی این حساسیت و مخالفت را هم داشتم چرا میتواند شروعی برای یک ریزش بزرگ برای
#اپوزیسیون کشور باشد...