✍فرهاد قنبری
مواجهه با شورش
این روزها صفحات اجتماعی پر از تصاویر اعتراضات مردمی است که در شهرهای مختلف کشور به خیابان آمده اند و در اعتراضات خود به مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و گشت ارشاد و.. را فریاد می زنند.
در ادبیات سیاسی و کسانی که با علم سیاست اندک آشنایی دارند به تفاوت معنای «انقلاب» و «جنبش» و «نهضت» و «شورش» و «کودتا» و «اصلاح» آگاه هستند.
حوادثی این روزها و پس از درگذشت مهسا امینی شروع شد نه آغاز یک انقلاب و نه یک جنبش فراگیر و نه نهضت سیاسی بلکه یک شورش اجتماعی است.
شورش نتیجه غلیان احساسات به دلیل وقوع یک حادثه آنی و تراژیک است. عموم شورشها اگر چه به صورت آنی رخ می دهند اما نتیجه انباشت خشمی هستند که ریشه در گذشته دارد. شورش سال ۹۶ فقط به خاطر گرانی تخم مرغ نبود بلکه ریشه در رکورد اقتصادی سالهای گذشته داشت. یا شورش آبان سال ۹۸ فقط برای گرانی بنزین نبود بلکه نتیجه انباشت خشم سالهای متمادی بود. شورش این روزهای کشور نیز به خاطر کینه و نفرت ته نشین شده مردم از نهاد آزارگری به نام گشت ارشاد است که حالا به این صورت خشن به سطح جامعه و خیابان آمده است.
منطق شورش با منطق تلاش برای اصلاح و جنبش و انقلاب متفاوت است. در شورش خواسته صنفی خاصی مطرح نیست. شورش نتیجه استیصال و ناامیدی از بهبود و تغییر شرایط است. شورشیان ناامیدتر از آنند که برای ساختن و درانداختن طرحی جدید فریاد سردهند. شورشیان برای برون ریختن خشم به خیابان می آیند و این را هم می دانند که خود ممکن است اولین قربانیان خشم خویش باشند.
جامعه ایران به دلایل مختلف از جمله شرایط بین المللی و منطقه ای، شکافهای تقویت شده قومی و مذهبی، نبود هیچ آلترناتیو سازنده، بحران زیست محیطی ویرانگر [به ویژه بحران آب]، فقر روزافزون و عواملی از این قبیل به هیچوجه پتانسیل گذار به وضعیت انقلابی را ندارد و هر شورشی با هدف تغییر وضع موجود یک نتیجه احتمالی خواهد داشت و آن آشوب و بی نظمی فراگیر است.
در چنین شرایطی وظیفه اخلاقی و انسانی منتقدِ دلسوز و وطن دوست نه همراهی و دمیدن به خشم مردم بلکه تلاش برای تبیین درست وضعیت و پاسخگو کردن دولتمردان در حوزه بحرانهای اجتماعی مختلف و همچنین دعوت مردم به آرامش است.
تمامی مطالبات بحق منطقه را در اینجا جستجو کنید. (جوانان مطالبه گر شمال فارس)
@javanan_abadeghlid
https://t.me/javanan_abadeghlid