🦋
#آنسوی_مرگ
📣
قسمت پنجم
*سحر روی تخت افتاده بود
دکترها به طور کلی از او قطع امید کرده بودند
*نگاه سحر به در آیسییو افتاد
*نوری عظیم و آرامبخش از در شیشهای آیسییو وارد شد و با مهربانی گفت:
سحرجان هنوز زمان مرگ تو نرسیده،
خدا میخواهد سالهای بیشتری در دنیا بمانی
*او به طور معجزهآسا شفا یافت...
#نشر_حداکثری
@abadiyat_dar_pish_darim
❤️
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج❤️