🌸🍃🌸🍃
#قصه_صد_و_نود_و_دوم
💢 حضرت زکریا علیه السلام
با توکل بر تو ای خلاق جان
ای کریم رازق روزی رسان
ای بدیع آسمانها و زمین
ای به کلّ ماخَلَق نور مُبین
از تو استمداد خواهم همچنان تا کنم از زکریا داستان
( اقتباس از تاریخ انبیاء، عماد زاده، سوره مریم و عمران؛ قصص قرآن، محلاتی، ج 2؛ حیوة
القلوب، ج 2؛ قصص الانبیاء، راوندی؛ قصه های قرآن، ترجمه زمانی و غیره.)
💢 نَسَب زکریا علیه السلام
نام زکریا در چهار سوره از قرآن کریم ذکر شده که به ترتیب عبارتند از؛
سوره های آل عمران، انعام، مریم و انبیاء.
پنج هزار و پانصد سال از هبوط حضرت آدم می گذشت که زکریا به دنیا آمد.
از نظر تواریخ و اقوال مفسران گفته اند؛ زکریا یکی از پیامبران بنی اسرائیل و از فرزندان هارون
بود، نام پدر آن حضرت را برخیا ضبط کرده اند و نام همسرش را ایشاع دانسته و گفته اند؛
ایشاع خاله حضرت مریم مادر عیسی علیه السلام بود و برخی هم ایشاع را خواهر مریم
دانسته اند. ولی قول اول مشهورتر است.
در سوره انعام تنها به ذکر نام آن حضرت در ضمن سایر پیغمبران اکتفا شده ولی در آن سه
سوره دیگر شمه ای از احوالات او نیز ذکر شده است. در سوره آل عمران داستان کفالت آن
حضرت از مریم دختر عمران، مادر عیسی علیه السلام و دعائی که برای فرزند دار شدن کرد و
مژده فرشتگان به ولادت یحیی آمده است.
زکریا با هفت واسطه به حضرت موسی می رسید.
(ناسخ التواریخ.
تاریخ یعقوبی، ص 83.)
💢 زکریا در آرزوی فرزند
سالهای عمر زکریا بالا رفته، و سفیدی موهای سرش بر سیاهی آن غلبه کرده، استخوانهایش
سست و قامتش خمیده شده بود. توان حرکت او فقط بقدری بود که به سوی معبد «هیکل»
برود و به امور این عبادتگاه رسیدگی کند و پند و اندرز خود را به مردم ابلاغ نماید، سپس به
انجام فرائض مذهبی و عبادت بپردازد و با پایان روز، شب تاریک را در صحبت با همسرش و ذکر
خداوند به صبح برساند.
زکریا روزی یک ساعت نیز به مغازه خود می رفت، تا با سود اندکی که کسب می کرد امور
زندگی خود را بگذراند و به یاری درماندگان و مستمندان می پرداخت ولی در هر حال از یاد و
ذکر پروردگار خویش غافل نمی شد.
زکریا نود سال از عمرش می گذشت اما هنوز اولادی نصیبش نگشته بود و فرزندی از او حاصل
نشده تا موجب پیوستگی نسل و امیدواری او باشد.
لذا او همواره با غم و اندوه، خستگی و نومیدی به منزل وارد می شد و پیوسته در این فکر بود که چون طومار زندگی او درهم پیچیده شود و مرگ گریبانش را بگیرد.
کیست که وارث حکمت و حافظ امانت وی باشد، زیرا غلامان و عموزادگان زکریا خود از اشرار
بودند و باید کسی آنان را کنترل و هدایت می کرد. اگر این مردم بحال خود بمانند، دین را زیر پا
می گذارند، فساد را ترویج و قوانین کتاب آسمانی را تغییر می دهند.
این خاطرات دردناک روح زکریا را می آزرد و اندوهی شدید بر جان و دل او می افکند، ولی زکریا
مردی صابر و بردبار بود. او تنها در دل شب آه ناله ای جانسوز سرمی داد و بدینوسیله خود را از
عقده های دل سبک می ساخت و باید چنین باشد زیرا که به اراده و تقدیر الهی معتقد و به
قضای او خشنود بود.
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
شهید تاسوعایی مدافع حرم آل الله
(ابا حنانه) روح الله_طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺