💠بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم‏ وَ لِعَن أعدائهم أَجْمعين ✅فضیلت۱۱۱۵ از شخص معتمدی مسموع شد که حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله شبی از شب ها تا طلوع صبح ذکر فضیلت خود را از برای علی سلام اللّه علیه بیان کرد و بعد از آنکه طلوع شد فرمودند:یاعلی حال تو قدری بیان فضیلت خود بنما، در دست امیرالمومنین سلام اللّه علیه انگشتری بود ، حضرت امیر سلام اللّه علیه آن انگشتر را حرکتی داده ، حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله می فرماید:به محض حرکت دادن انگشتر ، من خود را در شهری دیدم و وارد مسجدی شدم که جمعیت زیادی بود و پسر عمم علی سلام اللّه علیه را دیدم در منبر نشسته ، مردم را موعظه می فرماید ، از یکی سوال کردم که این چه شهری است؟ جواب گفت:مگر خدا غیر از این شهر ، شهر دیگری هم خلق فرموده است که این شهر نامی داشته باشد. معلوم شد که اهل آن شهر از شهرهای دیگر خدا اطلاع ندارند. باز حضرت امیر سلام اللّه علیه حرکت دیگر داد ، باز من وارد شهر دیگر شدم و داخل مسجدی شدم ، اجتماع زیادی بود ، علی سلام اللّه علیه را در منبر دیدم اهل شهر را موعظه می فرمود ، از یکی اسم آن شهر پرسیدم ، جواب داد که : خدا مگر غیر از این ، شهری خلق فرموده است. تا هفت مرتبه ، من خود را در شهری دیدم به آن تفضیل ، و بعد از آن خود را در خانه دیدم و دیدم پسر عمّم سر به زانوی فاطمه سلام اللّه علیها، دخترم گذاشته و به خواب رفته است. از فاطمه سلام اللّه علیها سوال کردم که پسر عمّم بعد از نماز صبح به جائی رفته است؟ عرض کرد:پسر عمّت بعد از نماز صبح سر به زانوی من گذاشته هنوز بیدار نشده است. 📚اسرارالشهاده (اشرفی 160) 🆔💚 @abana110