💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت بیست و ششم فصل پنجم)
🔸 یکدفعه متوجه شدم که این فرزند من هست! نزدیک خانم پرستار رفتم و بچه را نوازش کردم او را صدا زدم و گفتم: میخواهم بدانم تصمیم تو چه هست اگر میخواهی بروی من را هم با خودت ببر. بچه شروع کرد به گریه کردن همه چیز به سرعت به عقب برگشت و من خودم را دیدم که روی تخت هست و روح خیلی بزرگی سعی در وارد شدن به جسم من داشت.
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/fkhh0l4
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی#عباس_موزون#فصل_۵_قسمت_۲۶#نفیسه_متعبد#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links