شهید امیرعبدالهیان به روایت همسر 🔹وزارت نه اسمش نه رسم و مسئولیتش ذره‌ای از خانواده دوستی و مردم‌داری آقای وزیر کم نکرد. او دلبستۀ صندلی گرم و نرم وزارتخانه و پله‌های ترقی نبود. اسم و رسمش را جای دیگری جست‌وجو می‌کرد؛ شاید در دایرۀ محبوبان خدا. 🔹همسر شهید می‌گوید :«آقای امیرعبدالهیان همیشه می‌گفت من از خدا خواستم که زمانی به جایگاه و مقامی برسم که آن مقام به اندازۀ عطسه بز برای من بی‌ارزش باشد. دقیقا هم همین‌طور بود. 🔹او وزرات‌خانه را فرصتی برای حل بیشتر مشکلات مردم و خدمت به آنها می‌دانستند و هیچ‌وقت تغییر نکردند. تاکید داشتند از حال همه باخبر باشند. غیر ممکن بود که در مجلسی نشسته باشند و کودک ۴ یا ۵ ساله‌ای وارد مجلس شود و به احترام کودک از جا بلند نشود.» 🔗خاطرات ۳۰ سال زندگی با وزیر شهید را اینجا بخوانید. @abbasivaladi