🍃یار خوش سلیقه‌ام کاش کسی می‌گفت وقتی که بیایی بساط امتحان‌ها از میان زندگی‌هایمان جمع می‌شود. و می‌گفت نتیجه‌ی امتحان‌های دوران غیبتت به حساب دوران ظهورت هم نوشته می‌شود. من می‌ترسم آقا! امتحان‌های پیش از آمدنت یک جور و امتحان‌های پس از آمدنت طور دیگری ترس دارد. اگر تا آمدنت از عهدۀ امتحان‌ها بر آییم و وقت آمدنت مردود شویم دنیا و آخرت را یکسره و یک جا باخته‌ایم. مگر کم است امتحان‌های پیش از آمدنت. زغال بر افروخته در کف دست است باید بسوزیم و بسازیم تا بیایی. یکی دو روز هم که نیست یک عمر سوختن و ساختن است. بعد از این همه سوختن و ساختن چگونه می‌شود خیال کرد سوختن در آتش جهنّم را؟ فکرش هم آدم را آتش می‌زند که یک نفر عمری تو را صدا بزند که زودتر بیایی و دعایش مستجاب شود و تو بیایی امّا همین دعای مستجاب او بساط رفتن به جهنّم را برایش پهن کند. یک کاش روی زبانم مانده نمی‌دانم بگویم یا نه. هر چه باداباد بگذار بگویم: کاش اگر بناست در امتحان‌های دوران ظهورت مردود شوم در ابتلائات دوره‌ی غیبتت رد شوم سوزش آتش این مردود شدن کمتر است. نه، پشیمان شدم از این کاش. التماس می‌کنم نشنیده بگیر آقا! کاش دیگری را به جای این کاش می‌گویم: کاش اگر بناست در امتحان‌های پس از آمدنت مردود شوم پیش از آمدنت بمیرم. نه، ‌از این کاش هم پشیمان شدم. التماس می‌کنم نشنیده بگیر آقا! کاش دیگری را به جای این کاش می‌گویم: کاش مدد می‌کردی همین حالا درخت ایمانم را به قدری تنومند کنم که در برابر هیچ امتحانی قد خم نکند. تو بهترین‌ها را انتخاب می‌کنی! در میان این کاش‌ها کدام از همه بهتر است؟ یقین دارم که کاش آخر را انتخاب می‌کنی. شبت بخیر یار خوش سلیقه‌ام! @abbasivaladi