4⃣
✿←اشتباه در تنقيح مناط
❀ تنقيح مناط حدود طبابت در امر سوزاندن و بريدن عضو به امر واكسن از اين نظر كه اين روش جايز است شايد قابل پذيرش باشد، اما فقيه بزرگوار از کجا متوجه شدهاند كه حدودی كه طبيب در درمان سوال میكنند مانند واكسن است؟!
☜ يعني طبيب راههای گوناگون داشته و از ميان اين راهها مضرترين راه را برای درمان انتخاب كرده است؟
✓شايد در آن بيماری كه طبيب برای آن سوال میكند، تنها راه درمان همان بوده و بس!؟ ايشان از كجا اين مطلب را متوجه شدند نیز برای ما محل سوال و ابهام است.
▫️تفاوت بزرگ ديگر اين است كه در روايت مزبور ، بيماران بر اثر مسیر درمان، ممكن بود بميرند، نه بر اثر بيماري؛
←يعنی درمان به گونهای بوده كه عده زيادی را كاملا درمان میكرده، اما تعداد بسيار كمی بر اثر "عوارض دارو" فوت میكردند، بنابراین: "درمان كننده بود، اما گاهي عارضه دارو كشنده بوده است".
▫️با این همه حرف ايشان كه فرمودند:
"چه کسی گفته در معالجه صد در صد بايد یقین به علاج داشته باشیم؟" از اين روايت مستفاد نمیگردد.
☜از سوی ديگر واكسن به هيچ وجه از بيماری جلوگيری نمي كند و همواره احتمال مرگ بر اثر بيماری براي فرد واكسينه شده وجود دارد و علاوه بر آن عدهای هم بر اثر عوارض خود بيماری فوت میكنند. يعني "نه تنها درمان نيست، بلکه كشنده هم است." نكته مهم ديگر اينكه متاسفانه ايشان انتهای روايت را كه در آن راهكار"َ فَلُدَّ بِصَبِر"براي حفظ جان افراد از سموم بيان شده است را ناديده میگيرند.
✿←ارتباط اشتباه میان جواز أكل ميته و واكسن
ايشان در بخشي از سخنان خويش ميفرمايند "واکسن امروز یک طریق عقلائی براي پيشگيری از سرايت و حفظ جان انسان است.
○همين كه ۶۰ درصد و يا حتی ۴۰ درصد از مُردن حفظ میکند، كافی است. حكم شرع هم لازم ندارد چون مطابق فطرت انسان است. جواز آن حتی قويتر از موارد استفاده از حرام در فرض اضطرار است.
❀ اگر گرسنهای در حال مرگ است و جز ميته به چيزی دسترسی ندارد چه شارع به او اجازه بدهد يا ندهد عقلش هم میگوید برای حفظ جانت از مردار استفاده کن، آيا اين مردار در فرض اضطرار مصلحتدار میشود؟
نه، نسبت به گوشت خوک میگوید اگر در حال تلف شدن هستی به اندازهای که جانت را حفظ کنی بخور، آیا مصلحتدار میشود؟
آن عوارض بسیار زشت و خطرناک باقي است. ولی چون مسئله اهم در کار است هم عقل و هم شرع میگوید این را بخور"
با توجه به اينكه علمای طب معتقدند، اضطرار تزريق واكسن در افراد سالم نيست، بلكه افرادی كه دچار بيماريهای زمينهای و ضعف بدنی هستند، در معرض خطر مرگ كرونايی قرار دارند و اضطرار مختص آنان است؛ فقيه بزرگوار چگونه قاعده اكل ميته را بر كل جامعه تسری میدهند؟
◇←اين بيمای برای افراد سالم به هيچ عنوان خطر جانی ندارد و تعداد افراد سالم فوت شده بر اثر كرونا بسيار ناچيز بوده است و نهايتا اضطرار در تزريق واكسن بر گروه هدف خاص جاری میگردد نه كل جامعه از نوزاد تا كهنسال!
✿←فدا كردن افراد سالم برای نجات افراد ديگر
🔸در بخشی از بيانات، ايشان میفرمايند "حتی اگر بالفرض 10 هزار نفر بخاطر واکسن فوت کنند، این مقدار در مقابل بیمه شدن 70 میلیون عددی است؟"
از آنجا كه فقيه بزرگوار به اين نكته توجه نكردند که بيماری كرونا باعث مرگ همگان مردم نمیشود، لذا از اين موضوع نيز غفلت نمودند كه عوارض واكسن دامان كساني را گرفته است كه هرگز ممكن نبود بر اثر كرونا جان خويش را از دست بدهند.
☜با وجود این، در فرايند واكسيناسيون، افراد سالم نیز فدا شدند تا "شايد" عده ای كه ممكن است بر اثر كرونا فوت كنند زنده بمانند.
◆اينكه ايشان اين اقدام را جايز و انجام آن را از منظر فقه حكومتی واجب میدانند جای بسی تاسف است.
اين درحالی است كه مراجع بزرگ تقليد از جواز قتل نفس حتی در جنينهای دچار نقص ژنتيكي احتياط می كنند، چه برسد به جواز قتل نفس محترم بالغ!
▫️در نتیجه اين روش ايشان به جد خلاف سنت سلف صالح است. از سوی ديگر درمان های جايگزين و قطعي براي اين بيماری موجود است و هرگز نمی توان در مورد واكسن چنين فرضی را متصور شد.