بند مهدوی شب چهارم
#دهتایی_نوزدهم
شدی آقاجون دوباره امشب
با عمّه زینب غرق آه
داری می بینی دوتا فرزندش
میرن به سمت قتلگاه
صدایی پیچیده تو خیمه ها
میگه زینب ای مهدی جان بیا
بیا فرزندام رو دست حسین
زدند با تن زخمی، دست و پا
یارب
به حقّ زینب، عجّل انتقام
یارب
شده جون بر لب ،عجّل انتقام
یارب
به اشک هر شب ، عجّل انتقام
اللهم عجل لولیک الفرج.....