🥀🍂مزن زخم زبان جبران ندارد
🥀🍂دلی چون بشکند درمان ندارد
🥀🍂خدا باشد همیشه شاهدِ ما
🥀🍂زاعمال همه دانا و بینا
🥀🍂دلم خون است از این نامردمی ها
🥀🍂از این نیش و زبان گژدمی ها
🥀🍂از این دیدِ سیه بیدادُ بیداد
🥀🍂زحرف ناکسان فریادُ فریاد
🥀🍂مکن جانم قضاوت بنده ای را
🥀🍂مکن گریان لب پر خنده ای را
🥀🍂خداوندا شدم بی تاب و خسته
🥀🍂کسی زخم مرا مرهم نبسته
🥀🍂از این نامردمی و کینه و قهر
🥀🍂از این گفتار های تلخ چون زهر
🥀🍂خدا رنجیده خاطر گشته ام من
🥀🍂به مرگ خویش حاضر گشته ام من
🥀🍂زبان نقش تبر دارد عزیزان
🥀🍂به عمق جان اثر دارد عزیزان
🥀🍂نگه داریم زبان و فکر خود را
🥀🍂نگوییم مابه زشتی ذکر خود را
🥀🍂مکن غیبت مزن تهمت عزیزم
🥀🍂شوی شایسته ی جنت عزیزم
🥀🍂چشیدم طعم دردی زین گمان ها
🥀🍂چنان دردی که ترس آرد به جان ها
🥀🍂چه گویم من ازین رسم زمانه
🥀🍂از این نا آشنای بی نشانه
🥀🍂هوای دل چنان افسرده گشته
🥀🍂بسانِ غنچه ای پژمرده گشته
🥀🍂بنی آدم اگر اعضای هم بود
🥀🍂میانِ ما کدورت ها چه کم بود
🥀🍂یکی باید بیاید بین مردم
🥀🍂که باشد اهل احساس و ترحم
🥀🍂یکی که آشنای زخم و درد است
🥀🍂چو دل خسته ازین گفتارسرد است
🥀🍂هزاران درد دارد در دل خویش
🥀🍂دلی افسرده وخون گشته و ریش
🥀🍂چنان دردی که درمانش محال است
🥀🍂که خورشید وجودش در زوال است
🥀🍂خدایا این منِ افسرده جانم
🥀🍂غریب وبی نوا وبی نشانم
🥀🍂صبوری ده مرا صبرم سر آمد
🥀🍂نفس از سینه و جانم بر آمد
🥀🍂بیا زین خسته دستی گیر یارب
🥀🍂کزین زخم زبانم سیر یارب
🥀🍂من از خاکم خدایا خاکی ام کن
🥀🍂صبوری را نشان پاکی ام کن
:
🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃
@mhdi_zahra