رد کردن دعوت امام حسین علیهالسلام از سوی عبیداللهبنحر جعفی
🔹 زمانی که امام حسین(ع) به قطقطانیه رسیدند خیمهای را مشاهده و از مردم سؤال کردند که این خیمه برای کیست؟ آنها پاسخ دادند که خیمه عبیداللهبنحر جعفی است.
🔹 امام(ع) یکی از یاران خود را به سوی او فرستاد تا او را به یاری کاروان امام دعوت کند. عبیدالله بهانه آورد و گفت: من از کوفه خارج نشدهام مگر از ترس اینکه مبادا حسین(ع) به آنجا بیاید و نتوانم او را یاری کنم. فرستاده امام برگشت و پاسخ را به ایشان عرض کرد.
🔹 بعد از آن امام حسین(ع) خود به خیمه عبیدالله رفتند. بعد از حمد و ثنای خدا به او فرمودند: «ای عبیدالله! تو در گذشته خطای زیادی کردی و خدای متعال تو را به دلیل اعمالت مؤاخذه میکند. آیا نمیخواهی توبه کنی و گناهان گذشتهات را جبران کنی؟» عبیدالله جواب داد: «چگونه جبران کنم؟»
🔹 امام حسین(ع) فرمودند: «نوه پیغمبر خدا را یاری کن.» عبیدالله جواب داد: «ای فرزند رسول خدا! اگر همراه تو بیایم در همان ابتدا کشته میشوم ولی نفسم به مرگ راضی نیست. اما اسبم را برای یاری به شما میدهم.» امام از او روی برگردانده و فرمودند: نه به اسب تو نیازی است و نه به یاری عناصر سستعنصر. و سپس آیهای از سوره مبارکه کهف را قرائت فرمودند که: و ما کنت متخذ المضلین عضدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمیطلبیم.
🔹 سپس به او فرمودند: اما از اینجا فرار کن و برو. نه با ما و باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، خدای متعال او را به رو در آتش جهنم میاندازد و هلاک میشود.
▫️مقتل الحسین علیه السلام؛ علامه بحرالعلوم
@abna24