پذیرش دین تاوان دارد. وقتی از خبر سوختن زنی در تاریخ می‌سوزی، وقتی ذوب می‌شوی در علی، باید منتظر باشی مثل آن‌ها غربتت به چشم بیاید. دیوانگی مجنون، سهم عشق به لیلی بود. محرومیت هم سهم عشق به علی است. رسم دنیا این‌گونه است. خیلی چیزها تا با هم تناسب نداشته باشند، کنار هم تعریفی ندارند. راکب و مرکوب. خالق و مخلوق. عاشق و معشوق. دم‌ زدن از علی، جگری چون جگر حمزه می‌خواهد. دلی به پهنای آسمان، صبری به‌اندازه صبر علی در احد، وقتی چشمش به شهدا افتاد. در مقابل سوختن گُلش وقتی دوره‌اش کرده بودند. در آن شب تاریک، وقتی با دستان خیبر‌گشا تکۀ دیگری از خودش را در دل خاک پنهان کرد... - کتاب' حیدر