📌چگونگی نفوذ سیاسی پایدار در عراق فرض کنید در کنار حشد الشعبی، ایران یک هلدینگ بزرگ تجاری و اقتصادی در عراق راه اندازی می کرد و بدون دخالت در امور سیاسی در بخش های مختلف از جمله زیرساخت های شهری، خط ریلی، جاده، کشتی سازی،کشاورزی، مجتمع های تولیدی و خدمات عمومی و... سرمایه گذاری می کرد یا با قواعد خود شرایط را برای ورود سرمایه گذاران بخش های خصوصی برای سرمایه گذاری در عراق فراهم می کرد در کنار آورده های ارزی گسترده برای کشور هزاران نفر از جوانان عراق صاحب شغل و سرمایه می شدند و عراقی ها شاهد توسعه کشور از طریق ایران خواهند بود. با کارهای عمرانی و توسعه عراق اعتماد عمومی و رضایت بخشی توده های مختلف عراقی بزرگ ترین سرمایه برای تضمین منافع ایران در عراق و همچنین تقویت بازوان سیاسی همسو با تهران در این کشور می شود. اما ما صرفا و منحصرا بعد نظامی مفهوم قدرت را دنبال می کنیم، نتیجه اش این می شود ما می جنگیم، هزینه می کنیم، شهید می دهیم، اما ترکیه سرمایه گذاری می کند، ترکیه بازارهای عراق و سوریه را تصاحب می کند ترکیه ناجي برای عراقی ها می شود. بدون تردید حضور نظامی ما در سوریه و عراق و جاهای دیگه یک ضرورت انکار ناپذیر بود که قابل خدشه نیست اما حضور هوشمندانه ای که نفوذ را بر مدار توسعه و همچنین آورده های تجاری و اقتصادی تعریف کند را رها کردیم و به یک بازی سیاسی کم اثر که افکار عمومی این کشورها از آن تلقی مزاحمت دارند بسنده کردیم ما برای حفظ و افزایش گستره نفوذ خود در کشورهای مقاومت به ترمیم اساسی افق فکری خود نیاز داریم تا بدانیم در این کشورها دقیقا بدنبال چه چیزی هستیم نفوذ سیاسی بدون عمق بخشی به آن و پیوند با توده های مختلف جامعه و وحدت با مردم کشورهای مقاومت پایدار نخواهد بود این مساله در سیاست داخلی خودمان هم باید مورد بررسی قرار بگیرد. راهبرد سیاسی و امنیتی به تنهایی نمی تواند حضور ما را پایدار کند و باید تغییرات را از فهم راهبردی مقامات آغاز کنیم ابوقاسم