توانِ تمدن‌سازی ایران ۱. کشوری می‌تواند تمدن‌سازی کند که در عرصه‌های مختلف پیشران و قدرتمند باشد. کشوری که بتواند الگوی عملی برای سایر ملل باشد. کشوری که بتواند ساختارهای اجتماعی خود را صادر کند. کشوری که در قلۀ پیشرفت قرار بگیرد. ۲. تمدن دو عرصۀ کلی دارد. یکی عرصۀ سبک‌زندگی و دیگری ابزارها. سبک‌زندگی نقش محوری در تمدن‌سازی دارد و ابزارها مسئولیت فراگیر ساختن سبک زندگی را در کشور و جهان دارند. به تعبیر دیگر، نقطۀ ثقل تمدن، فرهنگ است، فرهنگ مطلق و فرهنگ مضاف، که به بخشی از موارد فرهنگ‌های مضاف، رهبری در دیدار با جوانان خراسان شمالی در سال ۹۱ اشاره فرمود. ۳. مردم ایران به‌شدت از فرهنگ اسلام و ایران اثرپذیری دارند. یعنی کشور ما در حوزه فرهنگ‌سازی اصلا با مقاومت مردم مواجه نیست. کمبود جدی در الگوسازی‌ها و تدوین نقشۀ فرهنگی کشور و بعد فرآیند اجرای آن است. خلأ اساسی در این بخش است. ۴. البته علی‌رغم نقایص فراوان، اجزای اصلی فرهنگِ اسلامی‌ایرانی در سبک زندگی مردم کاملا مشهود است. مثلاً فرهنگ مقاومت، جزو اصول اصلی زندگی مردم است. فرهنگ عزت‌خواهی، همینطور. فرهنگ ما می‌توانیم، به همین شکل. فرهنگ کنشگری و غیرت دینی، در میان عموم مردم هست. فرهنگ معنویت، به وفور در میان مردم هست. فرهنگ نوع‌دوستی و کمک‌رسانی، ایثار و از خودگذشتگی، فراگیر است. اینها بخشی از مهم‌ترین عناصر تشکیل‌دهندۀ سبک‌زندگی اسلامی _ ایرانی است که الحمدلله در میان مردم ما هست. اگرچه در موارد زیادی هم، سبک زندگی‌ها اسلامی نیست. در این بخش، نظام اسلامی و مردم از شورای عالی انقلاب فرهنگی، از حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها و... طلبکارند. ۵. اما در بخش ابزاری تمدن، حقیقتاً جمهوری اسلامی با جهش همراه بوده است، نه صرفاً با پیشرفت. دستاوردهای جمهوری اسلامی در حوزۀ ابزارهای تمدنی شگفت‌آفرین است. شما تمام ابزارهای تمدن‌ساز را لیست کنید، خواهید دید که ایران در آنها پیشران است. وقتی به ایران نگاه می‌کنیم، می‌بینیم تمام بُن‌مایه‌های تمدن‌ساز در آن هست. ظرفیت تمدن‌سازی در این کشور هست. شعار تمدن‌سازی حقیقتاً لایق این کشور است. این کشور نشان داد که عُرضۀ پیشران بودن، عرضۀ آمدن به اول صف، از آخر صف را دارد. این کشور نشان داد که هم در حوزۀ نرم‌افزاری و هم در حوزۀ سخت‌افزاری توان تمدن‌سازی را دارد. اسماعیل فخریان @abozahra1