خاطره دیدار با رهبر از زبان زهرافرزند شهید مدافع حرم عبدالحمید سالاری به مناسبت سالروزشهادت :
آقا صدا زد: فرزند شهید مدافع حرم ، زهرا سالاری، بعد من رفتم پیشش. آقا بهم گفت شماما تکواندو کاری؟ منم گفتم بله، همین لحظه آقا یه سه چهار ثانیه خنده ای از ته دلش زد و منو تشویق کرد وگفت: آفرین! آفرین به خانم ها و دختر خانم هایی که از کوچکی ورزش های رزمی میرن ... .بعد پرسید: کلاس چندمی؟ گفتم ششم.گفت : چند سالته؟ گفتم دوازده سال. بهم گفت درست رو بخون و حجابت رو هم بکوش همین جور همیشه رعایت کنی. بعد یه هدیه به من داد ..
احساس میکردم رهبرم رو هزار بار دیدم . یه دو بیتی روی کاغذ برایش نوشته بودم و یک نقاشی و یک نامه ، بهش دادم ، اون خوشحال شد و گ بگوبه کوری دو چشمتان /مطیع امر رهبریم رنگ عوض نمیکنیم،
@abu_vahab