با این رویکرد تا شهریور ۱۳۵۹ که کشور در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفت، حداکثر توان رزمی سپاه، تعداد معدودی گردانهای رزمی بود که با روشهای چریکی و غیرکلاسیک، درگیر مبارزه با اشرار و ضدانقلابیون مسلح در کردستان شدند.
سنگینترین سلاحی که در آن دوران در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپارهانداز و آرپیجی و تیربار بود، در حالی که در همین وضعیت، ضد انقلابیون در کردستان حتی به توپخانه نیز مجهز بودند. شاید آمار کل سلاحهای سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ G۳، کلت، آر پیجی و دهها قبضه خمپارهانداز تجاوز نمیکرد.
جرقههای شکلگیری توپخانه سپاه سال ۱۳۵۹👇
بعد از عملیات ثامنالائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد، از جمله غنائم بدست آمده از عراق، یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی بود که از جانب دشمن در شمال آبادان، بین دارخوین و پل مارد مستقر بود
جرقههای شکلگیری توپخانه سپاه سال ۱۳۵۹👇
بعد از عملیات ثامنالائمه که منجر به رفع محاصره آبادان شد، از جمله غنائم بدست آمده از عراق، یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی بود که از جانب دشمن در شمال آبادان، بین دارخوین و پل مارد مستقر بود
این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه، علیه دشمن بکار گرفته شد.