🌷 ماجرای شهادت خودشون را سال ۶۲ قبل از اعزام به جبهه در خواب دیده بودند. ایشان و شهید عباسعلی فرمنی در منزل شهید فرمنی با هم و در آن واحد، وقتی بیدار شدند برای هم تعریف کردند و متوجه عجایب خواب خود شدند. برای من هم تعریف کردند من هم تعجب کردم ولی ۶ ماه قبل از شهادت بمن گفتند: ۶ ماه دیگر فرصت داریم آماده شویم، ۲ ماه قبل از شهادت گفتند: ۲ ماه دیگر بیشتر نمانده و شب شهادت من جامانده، مطمئن شدم امشب شب آخرشان است. فرمانده ما که ایشان را دیده بود بمن گفت: چهره برادرتان بسیار نور بالا میزند. گفتم: میدانم فرصت آخرشان است. آماده شهادت اند از دوسال پیش نه بلکه از سال ۶۲. گفت: تو چه میدانی؟ گفتم: از زبان خودشان شنیدم. 6⃣ 🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈 عاشقان اهل بیت علیه السلام @achegan