🔴 ملاقاتهای هانری کُربن و علامه طباطبایی
❌ «هانری کربن» یک فرانسوی شیفته عرفان و فارغ التحصیل سوربن فرانسه بود و از این دانشگاه گواهی نامه عالی فلسفه داشت و به زبان های عربی، فارسی و پهلوی آشنا بود.
🔸 کتاب «حکمة الاشراق» سهروردی را که خواند دنیایش متفاوت شد تا با انگیزهای عرفانیتر راهی دنیای شرق شود.
کربن مدتها ریاست انستیتو فرانسه و ایران را عهدهدار بود و به همت او جامعه علمی و فرهنگی اروپا با مشاهیری چون سهروردی، روزبهان و ملاصدرا آشنا شدند.
تحول بنیادین کربن وقتی بود که با علامه طباطبایی آشنا شد. وقتی به منظور شناخت تشیع، سالی چند ماه از پاریس به ایران می آمد توسط برخی از اساتید دانشگاه، از محضر علامه طباطبایی درخواست کمک برای آشنایی بیشتر با تشیع کرد.
علامه با وجود سن بالا و ضعف مزاج، هر دو هفته یک بار از قم به تهران میآمد تا در جلسهای علمی به سؤالات کربن پاسخ دهد.
🔸 علامه طباطبایی درباره دومین ملاقات خود با کربن نوشته است: «امسال (سال ۱۳۳۸ شمسی) نیز که نویسنده پس از گذرانیدن تعطیلات تابستانی ـ در یکی از ییلاقات اطراف دماوند موقع مراجعت به قم، چند روزی در تهران توقف داشتم، شب ۱۶ مهرماه طبق وعده قبل، ملاقات دوم در محیط گرم و دوستانه به عمل آمد. در این مجلس کربن مذاکره را ادامه داده، افزود: امسال موقعی که اروپا بودم، در ژنو کنفرانسی در موضوع امام منتظر (حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه) طبق عقیده شیعه داشتم و این موضوع برای دانشمندان اروپایی که در آن جلسه حضور داشتند، کاملا تازگی داشت! وی همچنین گفت: به عقیده من، مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگه داشته، پیوسته ولایت را زنده و پا برجا می دارد.»
سیدعبدالباقی طباطبایی - فرزند ارشد علامه
می گوید: «یک روز پدر با نشاط خاصی گفت: این پروفسور به اسلام (تشیع) مؤمن شده است؛ ولی شرایط اقتضا نمیکند تا آن را رسما و علنا بر زبان جاری کند.
چند صباحی که از این فرموده پدر گذشت، یک روز کربن درباره حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه سخنان پرشوری ایراد نمود و ضمن آن گفت: من به خاطر بحث درباره شیعه و رسیدن به حقایق این مذهب، نزدیک بود پست تحقیقاتی خود را در دانشگاه سوربن از دست بدهم.
پدر، وقتی از این موضوع مطلع شد، بسیار مسرور و مشعوف گردید و گفت: نگفتم این پروفسور کربن، مؤمن به تشیع شده است و رویش نمی شود که صریحا اعتراف کند.
علامه به یکی از شاگردان خود گفته بود: کربن دعاهای صحیفه مهدویه را می خواند و میگریست.»
کربن می گوید: «با سیمای امام دوازدهم است که تشیع نهانیترین سر خود را به ما عرضه میکند و این موضوع بر تارک کاخ رفیع الهیات و حکمت معنوی نشسته است.»