بیایید کمی باخود فکر کنیم وبیا ندیشید که بی هیچ شک و تردیدی شنیدی و شاید فریاد هم زدی که :ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند حال می‌پرسم که مگر اهل کوفه چه مشخصه‌ها و صفاتی داشتند که حضرت تنها بود بخوانید: تنهایش گذاشته‌اند؟روزی از همان روزهای صفین بود که آقا امیرالمومنین علی علیه السلام برفراز منبر رفت و با گریه خطبه چنین خواندند: «خدا لعنتتان کند چقدر با شما مدارا كنم! همچون مدارا كردن با شتران نوبارى كه از سنگينى بار پشتشان زخم شده و نیز بسانِ جامه پوسیده و فرسوده‏ اى كه هرگاه از طرفی آن را بدوزند از جای ديگر پاره‏ مى‏ شود پروردگارا مرا از این مردم بگیر اما بگویم چه نفرین شگفت ناک و دشواری است این سخن مولا یعنی نبودنِ امام در میان مردم. ومحروم شدنِ امت از امام زمان خودآه چقدر سخت است و اما  بیایید مسیرتاریخ را بپوییم و به زمانه ی اکنون بیاییم که امروزمهدیِ ما همان علی آن زمانه ست. علیِ زمانه است. و  همچنان تنهایِ تنهاست و اما اهالی کوفه کیانند؟ مگر نه اینکه ما در فقدان امام بسر می‌بریم؟ مگر نه اینکه تنهایش گذاشته ایم؟ پس  ما اهالیِ کوفه ایم، بی‌تعارف، بی‌ترس و بی‌هراس. حال آیا وقت آن نرسیده که به خود بیایی و باور کنی که علی زمانت تنهاست و ندای هل من ناصر ینصرنی او در عالم پیچیده؛ راستی،  اهل کجایی؟ نکند اهل کوفه‌ای؟ واز همه دردناکتر اینکه : ما مردمان شیعه حتی فرَج و ظهورش را به دعا نطلبیده‌ایم. به بوته فراموشی سپرده‌ایم.و  آنان که به دعا می‌طلبندش و ظهور و فرَجش را فریاد یا زمزمه می‌کنند ، این خواستن تنها آرایه ی زبان و لقلقه ی لسان آنان است نه سوز دل و نه خواسته ی برتر ودرآخرمی‌مانند اندک شمار افرادی که به حساب نمی آیند و در شمار هم اندک و می‌نالند صبحگاهان و شامگاهان که اللهم عجل لولیک الفرج. حال جواب دهید آیا ما کوفه‌ایم یا نه؟