#جوان_خدا_ترس
#داستان_های_قرانی 1
──═─═─═─✨🌹✨─═─═─═──
🔸جوان خداترس و آيات عذاب الهي
امام صادق(ع)، فرمود:
روزي سلمان در بازار آهنگران عبور ميكرد، ديد جواني فرياد ميكشد و جمعيت بسياري دور او را گرفتهاند و آن جوان به روي زمين افتاده و بيهوش شده است.
مردم تا سلمان را ديدند نزد او آمدند و گفتند: گويا به اين جوان، بيهوشي يا ديوانگي روي آورده است.
به بالين او بياييد و از خدا بخواهيد، تا وي نجات يابد.
وقتي جوان، احساس كرد كه سلمان در كنارش است، آرامش يافت و چشم خود را گشود و عرض كرد:
من نه ديوانهام و نه حالت بيهوشي به من رخ داده است، بلكه در اين بازار عبور ميكردم، وقتي ديدم آهنها را روي سندانها گذاشته و ميكوبند، به ياد اين آية قرآن افتادم.
💚... فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيمُ * يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ * وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ؛[1] 💚
براي كافران، لباسهايي از آتش بريده شود و آب سوزان بر سرهاي آنها ريخته گردد، كه شدت گرمي آن، اندرون و پوستشان را بسوزاند و براي آنها گرزهايي از آتش قرار داده شود.
🔸ياد اين آيه مرا به اين وضع درآورده است. محبت آن جوان با ايمان، در قلب سلمان راه يافت. او را به دوستي خود انتخاب كرد و همواره سلمان با او رفاقت داشت، تا وقتي كه به وي خبر دادند دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است.
🔸 سلمان به بالين او آمد و گفت:
اي فرشته مرگ (عزراييل) با برادر من مهرباني كن. صدايي شنيده شد كه گفت: اي سلمان، من نسبت به هر شخص با ايمان، رفيق و مهربانم[2]
💠منابع: [1] . سورة حج، آية 20ـ 23.
[2] . امالي شيخ مفيد، ترجمة حسين استاد ولي، ص 149ـ 150.
🚫کپی با ذکر منبع جایز است🚫
l
@Adventt l