#حکایت
📚📚📚
فقیر و بخیل
🖌فقیری به در خانه بخیلی آمد و گفت: شنیده ام که تو قدری از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم، به من چیزی بده ..
بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام.
اما تو بینایی !؟
فقیر گفت: من هم کور واقعی هستم، زیرا اگر بینا می بودم، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمی آمدم.
#داستان_آموزنده