ا ﷽ ا ریشه در خاک مادر برایم قصه می‌گفت از روزهای تلخ تاریخ از عصر آن روزی که باید کل جهان را کرد توبیخ او گفت از روزی که دشمن بر سرزمین ما نظر داشت باور نمی‌کردیم باید تا رفتنش هی سنگ برداشت امروز اما استواریم در دستمان سجیل داریم در قلبهای کودکان هم نفرت از اسرائیل داریم مادر تمام قصه ها را از حفظ می خواند و بلد بود می گفت اینجا خانه ی ماست تقدیم جانش هم، سند بود حالا تمام شهر باهم همسایه با افلاک هستیم "باطل همیشه رفتنی است*" ما، ریشه ی این خاک هستیم *ان الباطل کان زهوقا ✍س.غلامرضاپور https://eitaa.com/khodemanim @AFKAREHOWZAVI