✳️ در نگاه اول، وقتی ایران را با میانگین بارش سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر—یعنی کمتر از یکسوم میانگین جهانی—، و در زمره کشورهای کمآب جهان می بینیم، تصور میکنیم کم آبی باید طبیعی باشد. اما داستان کاملا متفاوت است.
اگرچه بحران آب در ایران، در ظاهر پدیدهای اقلیمی بهنظر میرسد، اما ریشهی اصلی آن در ساختارهای معیوب و حکمرانی ناکارآمد منابع آب نهفته است؛ هم از سوی دولت و هم از سوی مردم.
آنچه آزار دهنده است، مدیریت منابع آب و الگوی توسعه کشاورزی ناکارآمد است که نقش محوری در بحران پیشآمده دارد. بیش از ۸۸٪ مصرف آب کشور در بخش کشاورزی است، درحالیکه سهم آن از تولید ناخالص داخلی کمتر از ۱۰ درصد است. این در حالی است که در نبود مدیریت و نظارت، از یک سو ترویج کشت محصولات آببر مانند هندوانه در مناطق خشک، این بحران را تشدید کرده، و از سوی دیگر کشور به سمت صادرات محصولات خام کشاورزی سوق داده شده است. یعنی از هر دو سمت کشت و برداشت، با فاجعه روبرو هستیم. موضوع وقتی قلب انسان را بیشتر به درد می آورد که می بینیم قوانین لازم در موضوع کشت و آمایش سرزمینی تقریبا کامل هستند.
از طرف دیگر نظام قیمتگذاری ناکارا، باعث اتلاف گسترده و نبود انگیزه برای صرفهجویی در بین مردم شده است. از حیث فناوری نیز نادیدهگرفتن تکنولوژی های روز در آبیاری و مصرف، منجر به فروپاشی حکمرانی منابع آب شده است.
در مجموع، نمی توان بحران آب را در ایران تنها ناشی از کمبارشی دانست، بلکه حاصل برآیند تصمیمات نادرست مدیریتی در بستر محدودیت اقلیمی،حکمرانی نادرست آب و عدم بهرهوری در مصرف می باشد.
✍ علی محمدی
🇮🇷
@afsaran_javan_ir