✳️
آزمون پارادایم ها در بستر جنگ تحمیلی
✍ علی محمدی
🔸در سه دهه اخیر، دو نسخه توسعه در ایران مطرح بوده است: نخست، نظریه تعاملگرای توسعه که بر اولویت مذاکره و همکاری با غرب ـ بهویژه آمریکا ـ استوار بود و از ظرفیتهای داخلی غفلت میکرد؛ و دوم، الگوی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی که بر پیشرفت درونزا و بروننگر تأکید دارد.
🔸جنگ تحمیلی ۱۲روزه و تحولات منتهی به آن، یک آزمایش راهبردی برای سنجش این دو الگو و پارادایم بود. این جنگ درست در اوج مذاکرات و در زمان حضور جریان نماینده تعاملگرایی( منفعلانه) بر دولت، رخ داد؛ و نشان داد که غرب، رابطه خود با ایران را نه بر پایه نوع پارادیمها، بلکه بر پایه متوقفسازی ایران مستقل، معنوی و پیشرفته تنظیم کرده است. دقت در این گزاره، نشان می دهد که نظریه تعاملگرایی منفعلانه در میدان عمل، دچار فروپاشی اساسی شده است.
🔸با این حال، پس از جنگ، جریان اصلاحات بهجای پذیرش شکست رویکرد گذشته، دوباره در پی بحث بر سر تغییر پارادایم برآمده است. چهرههایی از این جریان با عناوین متعدد، در حال بازنویسی همان نسخه شکستخورده هستند. به هر حال این تلاش برای تغییر پارادایم، در حقیقت تکرار همان مسیر خطای گذشته است که شکست خود را در میدان عمل بارها تجربه کرده است. نتیجه این پارادایم، بر زمین ماندن اقتصاد، "افزایش فشار"، "کورتر شدن گره تحریم ها" و جنگ خواهد بود.
🔸تجربه اکراین، سوریه،لیبی و ...نشان می دهد که راه نجات ملتهای منطقه از ارادهی ساختن بر پایه نظریه مقاومت میگذرد نه بر پایه تغییر پارادایمها. واقعیتی که در جنگ تحمیلی ۱۲روزه اثبات شد.
@afsaran_javan_ir