تأثیر و تفاوت جنگ اوکراین و جنگ غزه (۱)
سال 1402 در میان مناقشات صحنه بینالملل، شاهد دو جنگ نسبتاً بزرگ بودیم، جنگ اوکراین و جنگ غزه و در هر دو جنگ، غرب کنار
یک طرف منازعه ایستاد و تلاش کرد طرف مقابل را از صحنه خارج نماید. این دو جنگ تا آخرین روزهای این سال استمرار پیدا کرد و البته با فراز و نشیبهایی هم توأم بود. جنگ اوکراین و جنگ غزه، به عبارتی هر دو جنگ، «بینالمللی» بودند و تأثیرات آنها هم ماندگار ارزیابی شده است. این دو جنگ در نحوه، شدت و پیامدها البته تفاوتهای زیادی با هم داشتند که بعضی از آنها به قرار زیر است:
1- بیش از دو سال از آغاز جنگ اوکراین گذشته است. نقطه آغاز این جنگ تلاش کشورهای عضو ناتو برای ضمیمه کردن اوکراین به ناتو بود. این پس از آن بود که غربیها با راهاندازی کودتای نارنجی در فاصله نوامبر ۲۰۰۴ تا ژانویه ۲۰۰۵ تلاش کردند تا دولتی غربگرا و مخالف مسکو را در کییف سرکار بیاورند و ابتدا «ویکتور یوشچنکو» و سپس در سال ۲۰۱۹ ولودیمیر زلنسکی با این ویژگی روی کارآمدند. پیوستن اوکراین به ناتو که برخلاف توافق روسیه واتحادیه اروپا بود، از نظر تاریخی و جغرافیایی با روسیه نوعی یکپارچگی دارد، زنگ خطر را برای کرملین به صدا درآورد و جنگ پس از هشدارهای پوتین با حمله ارتش روسیه شروع شد و تاکنون استمرار پیدا کرده است و البته از شتاب آن بسیار کاسته شده است. در جنگ اوکراین فقط بخشی از این سرزمین که بیش از 20 درصد خاک اوکراین نبود، درگیر جنگ بود. جنگ اوکراین در این دو سال به طور جدی از سوی دولتهای غربی مورد حمایت بوده است. گفته میشود دستکم 86 میلیارد دلار
کمک در اختیار اوکراین قرار داده شده است. مرزهای شمالی (بلاروس)، غربی (لهستان، اسلواکی و مجارستان) و جنوبی (رومانی و مولداوی) آن باز بوده و حمایتهای نظامی غرب از طریق چند کریدور به این کشور سرازیر بوده است. مرزهای دریایی آن هم اگرچه با اعمال محدودیتهایی از سوی روسیه مواجه بوده ولی مسیر بهرهبرداری اوکراین از دریای سیاه و آزوف مسدود نبوده است.
وضعیت جنگ در غزه با آنچه درباره اوکراین گفته شد، تا حد بسیار زیادی متفاوت است. غزه در فاصله 1388 / 2009 تاکنون شش بار در معرض تهاجم گسترده ارتش اسرائیل قرار داشته و جنگ کنونی غزه در ادامه همان جنگهایی است که با هدف نسلکشی و پاک کردن صورت مسئلهای به نام «ملت فلسطین» روی داده است. در این جنگ همه سرزمین کوچک غزه و همه ساکنان آن در زیر فشار سنگین دشمن خود قرار گرفتهاند و با این وجود هیچ راه کمکی در اختیار ندارند. مرزهای شمالی، غربی، شرقی و جنوبی بهطور کامل و در واقع همه خشکی، دریا و هوای غزه و اطراف آن از سرا تا ثریا در اختیار اسرائیل میباشد. از حیث شدت نیز جنگ در غزه دهها بار شدیدتر از جنگ در اوکراین است.
2- مدت زمان زیادی طول نکشید تا مشخص شود اوکراین قادر به مقاومت در برابر ارتش روسیه نیست بعد از آن حمایت کشورهای غرب از اوکراین با نوسانات زیاد مواجه گردید و کار به جایی رسید که رهبر مذهبی مسیحیان صراحتاً از رهبران اوکراین خواست پرچم سفید را بالا ببرند و از طریق واگذاری استانهای شرقی اوکراین به روسیه، جنگ را تمام کنند. کمااینکه پنج روز پیش وزیر خارجه اوکراین از آمادگی کییف برای شرکت در جلسه «صلح» با حضور روسیه صحبت کرد.
از آن طرف مدت زیادی از زمانی که مشخص شد رژیم اسرائیل قادر به شکست دادن مردم و مقاومت غزه نیست، نگذشت و از اینرو اگرچه جنگ با شدت زیاد ادامه پیدا کرد اما امید اسرائیل و دولتهای هوادار آن برای غلبه نظامی کمرنگ شد. هر دو جنگ درسهای تاریخی زیادی برجای گذاشته است که البته متفاوت از یکدیگر بودهاند. درس اول جنگ اوکراین عمدتاً ذیل این عنوان خلاصه میشود «آمریکا و اروپا در پدیدهای که آن را به طور واقعی مهمترین بحران امنیتی خود میخواندند، شکست خوردند.» در نقطه مقابل آن درس اول جنگ غزه این است که مردم فلسطین با گذشت 75 سال، هیچ تردیدی در ضرورت آزادسازی سرزمینهای غصب شده نداشته و میتوانند علیرغم ناترازیهای نظامی زیادی که با دشمن خود دارند، معادله را تعیین کنند. مقاومت فلسطینیها در این جنگ تأثیر زیادی بر محیط بینالمللی داشت. جنگ غزه ثابت کرد عنصر ملتها تأثیری به مراتب بزرگتر از عنصر دولتها هر چند قدرتمند باشند، دارد
3- وقتی جنگ اوکراین در پنجم اسفند ماه 1400 شروع شد، خیلی از تحلیلگران از این تعبیر استفاده نمودند که جنگ اوکراین جهان را وارد دوره تازهای کرده است. واقعیت هم این است که جنگ اوکراین به لحاظ سطح تقابل - میان دو قدرت نظامی سطح بینالملل؛ روسیه و ناتو - بسیار مهم است. نقطه درگیری هم اهمیت ویژهای دارد و میتواند به حوزهها و موضوعات زیادی تسری پیدا کند. این جنگ بهطور قطع بر آینده دولت آمریکا و دولتهای اروپایی اثر عمیقی برجای میگذارد
🇮🇷
#رزمندگان_جبهه_مقاومت
@afsaranemam