#یاران_عاشورایی
🚩 عبدالله عمیر کلبی (ع) 🚩
↩ وقتی یاران
#امام_حسین (ع) اوضاع را برایش تشریح کردند عبدالله گفت: من خیلی دوست داشتم در جنگ با کفار شرکت کنم اما اکنون میبینم پاداش دفاع از حرم رسولخدا (ص) و ماندن در مدینه، از جنگ با کفار بیشتر است‼😳
⚠️ عبدالله در لبه بد عاقبتی ایستاده بود!!
🙄 نمی دانم!! شاید مادرش برای عاقبت به خیری او دعا کرده بود و اکنون همسرش مجری این عاقبت به خیری بود.......
عبدالله می خواست شبانه همسرش را از شهر بیرون ببرد که او مانع این کار شد و هردو عازم صحنه کارزار شدند....
⚔ جنگ که آغاز شد «یسار» و «سالم» ، شروع به تیراندازی کردند
عبدالله برخاست و اذن خواست و امام اذن داد و فرمود:
« او مرد بلند قدی است، دشمنانش را به هلاکت میرساند» ...
به میدان شتافت.....
یسار و سالم از مبارزه امتناع کردند و گفتند:
ما تو را نمی شناسیم! به حبیب، بریر یا زهیر بگو بیایند....
😡 و او خشمگین از امتناع آنان فریاد زد:
« شما این چنین از مبارزه سر باز میزنید؟»
🗡 به «یسار» حمله ور شد و او را از پای انداخت که ناگاه «سالم» ضربتی زد و انگشتانش را قطع کرد...
همسرش شتابان به سمتش دوید....
اندکی بعد، عبدالله غرق خون در حالی که همسرش بر بالینش بود به جنت اعلا کوچ کرد...
🚩 جنت اعلا گوارایش 🚩
#محرم
🆔
@afzayeshetelaat
✍ لطفاً قبل از کپی مطالب ، شرایط کپی که در کانال سنجاق شده را مطالعه و رعایت نمایید.
سپاسگزارم.