حمایت مالی این پروژه در حوزهی تبلیغات، فضاسازی، پوشش صوتی و تصویری و اجارهی تجهیزات پیشرفته برای تصویربرداری هوایی از تجمع و ارائه تسهیلات برای حضور پرتعداد و منسجم خبرنگاران و غذاهای توزیع شده و... جملگی با هزینهی رژیم بَدَوی سعودی صورت گرفت. ما برای این داعیه سند داریم.
* در مورد شبکه اجرایی این برنامه در داخل کشور توضیح دهید. این شبکه و سرشبکههای آنها چه کسانی بودند؟ چگونه شبکه خود را شکل داده و کارگزارانشان را سر خط میکردند؟ دستگاههای امنیتی به چه میزان روی این شبکه و فعالیتهای آن اشراف داشتند؟
* بهصورت ویژه این شبکهها معمولاً یک کارفرما یا سفارشدهنده دارند، یک پشتیبانی مالی و یک عده هم عوامل اجرایی. کارفرمای این شبکهها آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی هستند که تلاش دارند بهواسطه عدم دسترسی مستقیم به ملت ایران و عدم امکان اثرگذاری مستقیم، از طریق رسانهها و فضای مجازی، به جنگ شناختی علیه ملت ایران بپردازند. پشتیبانی مالی عمده این شبکهها متأسفانه توسط عربستان سعودی انجام میشود و عوامل اجرایی نیز عمدتاً از بین اعضای گروهکهای مختلف، فرقهها و گروههای منحرف عقیدتی و جنسی، برخی ایرانیان ناراضی، بعضی افراد دارای مشکلات و آسیبهای حاد اجتماعی و خانوادگی انتخاب میشوند. این عوامل پس از اینکه در دام این شبکه میافتند یا تصور میکنند که راه برگشتی ندارند به همکاری خود با دشمنان ادامه میدهند یا گرفتار سراب پناهندگی و زندگی در خارج و آیندهی روشن میشوند و زمانی به سراب بودن آن پی میبرند که پلهای پشت سر خود را خراب کردهاند.
بهلحاظ عملیاتی نقش دشمن در این اغتشاشات از دو منظر قابل تبیین است:
۱) نقشآفرینی صحنهای: در این الگو شبکهای مرکب از عناصر آگاه و ناآگاه در سطوح مختلف نقشآفرینی نمودهاند. به باور ما، بر اساس اطلاعات موجود از منابع اطلاعاتی، فنی، اقاریر متهمین و واقعیتهای صحنه، اغتشاشات اخیر که برخلاف گذشته بهصورت پراکنده شکل میگرفت، از طراحی پیچیدهای برخوردار بود که با مداخله عناصر وابسته به سرویسهای اطلاعاتی و گروهکهای ضدانقلاب و تجزیهطلب تروریست هدایت میشد. این الگو با محوریت از بین بردن تمرکز نیروهای ضدشورش و تسری ناآرامی به نقاط مختلف شهر طراحی شده و به اجرا درآمده بود. آتش این تجمعات پراکنده توسط عناصر معدود و معین و با اقدامات منظم، حسابشده و جسورانه شعلهور میشد که کاملاً تشکیلاتی و هدایتشده بود. این افراد به اشکال مختلف از جمله انسداد مسیر، آتشزدن سطل زباله، کشف حجاب، شعاردهی و... توجه اطرافیان را به خود جلب نموده و بهتدریج معترضین رادیکال را به یاری میخواندند. آرام آرام بخشهای دیگری از مردم در قالب عناصر هیجانی و تماشاگر به جمعیت اضافه میشدند. جالب آنکه هسته اولیه بلافاصله بعد از شکل گرفتن تجمع، محل را ترک نموده و برای راهاندازی تجمع جدید دست به کار میشدند.
۲) نقش آفرینی زمینهای: فعالیت سازماندهی شده خشونت و شبکهسازی تحت مدیریت سرویسهای اطلاعاتی با همکاری گروهکهای ضدانقلاب از مدتها تلاش نمودهاند تا علاوه بر اقدامات تشکیلاتی و هستهسازی ضدامنیتی، بدنهای مستعد در بستر اجتماعی آسیبدیده فراهم نمایند تا تحت شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور از نارضایتیهای این قشر بهرهبرداری نمایند؛ لذا علاوه بر فعالیتهای تشکیلاتی شاهد حضور عدهای از تجمعکنندگان در چارچوب «حرکتهای گلهای» هستیم.
سرویسهاس جاسوسی دشمن بهصورت لحظهی به «نارسانه»های فارسیزبان خبر و تصویر میدادند و این شبکهها اغتشاشگران را در صحنه هدایت میکردند که در لحظه کجا تجمع کنند و چگونه با نیروها درگیر شوند.
در واقع عدهای بدون وابستگی تشکیلاتی در تجمعات شرکت نمودند که ناآگاهانه در نقش سیاهی لشکر و سپر انسانی عناصر تشکیلاتی و ضدانقلاب قرار گرفتند و دشمن از یکسو با ایجاد تکانههای اقتصادی، سیاسی، روانی و مدیریتی از طریق اعمال فشار حداکثری تمام تلاش خود را برای ایجاد اختلال در نظم و فرآیندهای سازندهی کشور و کاهش مقبولیت عملکردی نظام بهکار گرفته و از سوی دیگر با عملیات روانی و رسانهای گسترده تلاش میکند این حس نارضایتی را در مردم صدچندان کند. ما البته منکر نارسایی و نارضایتی نیستیم، اما معتقدیم تزریق ناامیدی و یأس تحمل مشکلات را دشوارتر میکند و بذر نفرت و خشم را در بدنه جامعه میکارد؛ در واقع ضدانقلاب و جبهه معاند امروز محصول ماهها سیاهنمایی و دروغپردازی خود را در کنار ضعف حوزه اطلاعرسانی و تبیینی داخلی درو میکند. در این میان، به نقش رسانههای فارسی زبان لندنیسعودی که ما اسم «نارسانه» را بر آنها گذاشتهایم باید توجه خاص کرد. اینها وارد هدایت عملیاتی صحنه شدند. ما اطلاعات داریم که سرویسهاس جاسوسی دشمن بهصورت لحظهیی به اینها خبر و تصویر میدادند و این شبکهها اغتشاشگران را در صحنه هدایت میکرد