⁉️چرا امام رضا (ع) ولایت عهدی مامون را قبول کردند؟
📌قسمت دوم:
🍂همان گونه كه حوادث بعدى نشان داد، امام مى دانست كه هرگز از دسیسه هاى مامون و دار و دسته اش در امان نخواهد بود و گذشته از مقام ، جانش نیز از آسیب آنان محفوظ نخواهد ماند. امام بخوبى درک مى كرد كه مامون به هر وسیله اى كه شده در مقام نابودى وى ـ جسمى یا معنوى ـ برخواهد آمد.
امام رضا ـ علیه السلام ـ به صورتهاى گوناگونى براى خنثى كردن توطئه هاى مامون موضع گرفت كه مامون آنها را قبلاً به حساب نیاورده بود.
🔹اینک به برخی از موضعگیری های حضرت اشاره می کنیم:
⚡️1- امام تا وقتى كه در مدینه بود از پذیرفتن پیشنهاد مامون خود دارى كرد و آن قدر سرسختى نشان داد تا بر همگان معلوم بدارد كه مامون به هیچ قیمتى از او دست بردار نمى باشد.
حتى برخى از متون تاریخى به این نكته اشاره كرده اند كه دعوت امام از مدینه به مرو با اختیار خود او صورت نگرفت و اجبار محض بود.
اتخاذ چنین موضع سرسختانه اى براى آن بود كه دیگران بدانند كه امام دستخوش نیرنگ مامون قرار نمى گیرد و بخوبى به توطئه و هدف هاى پنهانیش آگاهى دارد. با این شیوه امام توانسته بود مردم را از اهداف شوم حکومت آگاه سازد.
⚡️2- به رغم آنكه مامون از امام خواسته بود كه از خانواده اش هركه را كه مى خواهد همراه خویش به مرو بیاورد، ولى امام با خود هیچ كس حتى فرزندش جواد ـ علیه السلام ـ را هم نیاورد، در حالى كه آن سفر و ماموریت بسی بزرگ و طولانى بود كه مى بایست امام طبق گفته مامون رهبرى امت اسلامى را به دست بگیرد.
⚡️3- در ایستگاه نیشابور، امام با نمایاندن چهره محبوبش براى دهها و بلكه صدها هزار تن از مردم استقبال كننده ، روایت زیر را خواند:
✨ خداوند متعال مى فرماید: كلمه توحید (لا اِلهَ اِلاّ اللّه ) دِژِ منست ، و هر كس به دِژِ من داخل شود از كیفرم مصون مى ماند. در آن روز این حدیث را حدود بیست هزار نفر به محض شنیدن از زبان امام نوشتند.
جالب توجه آن كه مى بینیم امام در آن شرائط هرگز مسائل فرعى دین و زندگى مردم را عنوان نكرد، از نماز و روزه و این قبیل مطالب چیزى را گفتنى ندید و نیز مردم را به زهد در دنیا و امثال آن تشویق نكرد. و با آن كه داشت به یک سفر سیاسى به مرو مى رفت هرگز مسائل سیاسى یا شخصى خویش را با مردم در میان ننهاد.
🌱 پس از فرو خواندن حدیث توحید، ناقه امام به راه افتاد، ولى هنوز دیدگان هزاران انسان شیفته به سوى او بود. هم چنان كه مردم غرق در افكار خویش بودند و یا به حدیث توحید مى اندیشیدند، ناگهان ناقه ایستاد و امام سراز کجاوه بیرون آورد و كلمات جاویدان دیگرى به زبان آورد و با صداى رسا گفت :
كلمه توحید شروطى هم دارد، من از جمله شروط آن هستم .(۳)
📚پی نوشت:
3- مهدی پیشوای ، سیره پیشوایان، ص490-495
کانال احادیث الطلاب در(ایتا)
🆔
@ahadis_tollab
گروه واتساپ
https://chat.whatsapp.com/H7tzNBrA8DqHNGHsu93ror