#شعر_شبانه
آوازِ عاشقانهی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود، صدا در گلو شکست
دیگر دلم هوای سرودن نمیکند
تنها بهانهی دلِ ما در گلو شکست
سربسته ماند بغضِ گرهخورده در دلم
آن گریههای عقدهگشا در گلو شکست
ای داد! کس به داغِ دلِ
باغ دل نداد
ای وای! هایهای عزا در گلو شکست
آن روز های خوب که دیدیم، خواب بود
خوابم پرید و خاطرهها در گلو شکست
«باد»مباد گشت و «مبادا» به باد رفت
«آی» زیاد رفت و «چرا» در گلو شکست
فرصت گذشت و حرفِ دلم ناتمام ماند
نفرین و آفرینِ و دعا در گلو شکست
تا آمدم که با تو خداحافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا... در گلو شکست.
#قیصر_امینپور
ارسالی از:Arghavan
AHANGMAZANI❤️
☘کانال آهنگ مازنی☘