*✍️امان الله دهقان فرد* *✔️اجرای فارسی زدایی از فرهنگ، زبان و ادبیات افغانستان، ‌برنامه ی اقلیت پختونیِ طالبان!* *👈🏿قسمت : ١١٦* *چكيده)-* جمع آوریِ تصاویر و تماثیل شاعران، عالمان، فقیهان و حماسه سرایانِ پارسی گو از مراکز فرهنگی، ادبی و هنری. حذف پرده نوشته های فارسی از سردرِ «تعلیم سرا»های علمی، محاکم عدلی و قضایی، ادارات دولتی و مکاتبات رسمی و متقابلا جایگزینی آن ها با واژه های معادل ‌پشتونی. دستگاری در متون آموزش عمومی و تعلیمات حضوری، تغییر در سَبک و سیاق گفتاری، نوشتاری و اِعلامی آنهم در راستای «فارسی زدایی» از ادبیات و ارتباطات جمعی و اجتماعی. اجبار دانش آموزان ابتدایی، راهنمایی، دبیرستانی و دانشجویان مقاطع عالی بر فراگیری زبان و رسم و رسوم وارداتیِ قبایلی و نامنطبق با فرهنگ، گویش و تعلقات مادری و آبایی. تلاش برای تضعیفِ «نقش زایی» و «تاثیرگزاریِ» تاریخ و تمدن آریایی و ایرانی در روابط مردمی و تفکرات ساکنان سرزمین های متعلق به همکیشان، همسایگان، همپوشان و همگویانِ خراسانی و در نهایت مرزبندی های مجازی و جدایی سازی های مصنوعی برای قطع روابط هزاران ساله ی نسل های فعلی و بعدی با فارس والان و حماسه سرایان غیرقابل تَکراری همچون فردوسی، حافظ، سعدی، رودکی و ..، تحقیقا بخشی از اهداف، انگیزه و مقاصدی است که پدرانِ قبیله گرا و سران «پختون وِلایِ» طالبان، از گذشته های دور تا همین الان، در سر داشته و از دو سال قبل به این سو آن را علنا و عملا آغاز نموده اند. با توجه به تاثیر و تأثرات این اقدام بر ارتباطات کوتاه و بلند مدت منطقه و آثار زیانبار آن برای تاریخ، فرهنگ و تمدن مردمان، پارسی گویان و همسایگان، نکاتی را یادآور می شویم. *١)-* تقطیع ارتباطات زباني، تغيير ذائقه هاي تمدنی، تعمیم فرهنگ قومی و قبایلی و در نتیجه ی تبدیل نگاه و فضاهای حاکم بر «همکیشان» و «همگویان»منطقه ای، اصلی ترین اهداف و مقاصد معاندان و دشمنان مردم و ملت های برخوردار از اشتراکات تاریخی و سرزمینی است. همان برنامه ای که ماموران سرویس های جاسوسی انگلیس از چند سده قبل در شِبه قاره ی استعمارزده ی هند پایه گذاری نموده و اقدامات خبیثانه ای را برای اضمحلال خط، گویش و زبان فارسی، ترویج ادبیات و فرهنگ غربی و همچنین قطع ارتباطات فرهنگی میان صدها میلیون نفر از «همنویسان» و «همگویان» به انجام رسانیده و بزرگ ترین خیانت تاریخی را به ریشه های این همپویانِ انسانی و سامانی وارد نموده اند!. *٢)-* گویش، پویش و سویش های یکسان و نزدیک بهمِ ملت های ساکن در سرزمین های ارث رسیده از آبا و اجداد پارسی گو، متعلق به یک مذهب، مکتب و یا معبد خاصی نبوده و تحقیقا تعلقِ خاطرِ همه ی مردمان و ساکنانی است که صدها سال کنار یکدیگر زندگی نموده و به تعامل پرداخته اند. قرن های متمادی است که دشمنان مشترک، در صدد پاره کردن طناب های اتصال دهنده و محکم آن ها و و رو در رو قرار دادن ملت های برادر بوده و هستند. *٣)-* بر اساس تمام شواهد، قرائن، مستندات و مُتیقناتِ آماری، فارغ از همه ی اختلافات قومی، مذهبی و تباری، لکن حداقل بالای *۹۰ درصد* از ساكنان و مردمان حاضر در محدوده ي سرحدات سرزميني و جغرافياييِ افغانستانِ فعلی، زبان اصلیشان "فارسيِ دری» بوده و علی رغم تمام توطئه های تنظیمی و برنامه ریزی های تحمیلی در عین حال اما صدها سال است موفق به حفظ آئین های باستانی و زنده نگهداشتن فرهنگ و آهنگ آبایی، محافظت از اشعار و‌ سروده های پارسی سرایانِ نام آشنای جهانی و کوتاه نمودن دست مهاجمین به این گنجینه ی آشکار و نهانی گردیده اند. *٤)-* این که «اقلیتی» زیر نام طالبان علوم دینی! با منتسب نمودن خود به یک گرایش قومی، خواسته باشند علاوه بر تحمیل تمایلات قبیله ای و جابجاییِ صدها هزار نفریِ همتباران عشیره ی پاکستانیِ خود در ولایات مختلف، همچنین با ترویج محاوره به زبانی ناآشنا برای اکثریت، آنان را مجبور به کنارگزاریِ کلمات نوشتاری و مکالمات گفتاریِ مادری نموده و زمینه را جهت یکدست سازیِ مذهبی، قومی و لسانی فراهم نمایند، دقیقا ادامه ی همان طرح و نقشه ای است که بیگانگان غربی و عِبری قرن هاست دنبال اجرای آن در منطقه و جهان هستند. گر چه در صورت هشیاریِ مردمان بویژه نخبگان، متعصبان، راهبران، شیرین گفتاران و محافظان فرهنگ غنیِ پارسیان، این آرزو از همین الان محکوم به شکست بوده و همان گونه که موفق به کسب مشروعیت داخلی و خارجی برای خود و رئسای قبایل شان نشده اند، آینده نیز توفیقی را در این باره کسب نخواهند نمود. *👈🏿بياد داشته باشيم)-* آناني كه در پشت صحنه، هدايت عناصر اصلي تحريك طالبان را بر عهده دارند، ماموريت هاي متعددي را نيز براي شان تعريف و تنظيم نموده اند!. مزاحمت هاي امنيتي، نظامي و مرزي براي همسايگان، بويژه ج.ا.ايران، تاجيكستان، ازبكستان و ساير كشورهاي آسياي مركزي، تنها يك بخش از اقدامات طراحی شده است. -