بسم الله الرحمن الرحیم
شورش های اشرافیت
حماسه ی ۹ دی به شورش "اشرافیت" علیه "جمهوریت" پایان داد. اما اشراف تنها علیه جمهوریت برنخاستند بلکه شورش های دیگری نیز در کارنامه دارند. نوشتار پیش رو به چهار شورش آنان می پردازد.
۱- علیه اسلامیت
اشرافیت، نقد شریعت را با نام نواندیشی دینی آعاز کرد و به تازش بر فقه و فقاهت رسید، آنگاه گفتند اسلام به ۱۴۰۰ سال پیش تعلق دارد، دین را ناتوان از ارایه ی الگوی اداره ی جامعه دانستند و اینک با احکام بیّن قرآن مانند حجاب مخالفت می کنند و البته خط شکنانشان به نفی نبوت رسیده اند و قرآن را خوابنامه می نامند.
۲- علیه انقلاب
اشرافی ها با تکرار آموزه های نویسندگان نامدار لیبرالیسم غربی، انقلاب را پدیده ای نامطلوب، جهنمی و بی سرانجام معرفی کردند، از گذشته خود پشیمان شدند، از انقلاب اسلامی تبری جستند و برای زوال آن از هیچ کوششی خودداری نکردند.
۳-علیه جمهوریت
اشراف بویژه در فتنه ی سال ۱۳۸۸ نشان دادند جمهوریت را تا جایی می پذیرند که قدرت را به آنان ارزانی دارد، ثابت کردند هیچ اصل و آرمانی قداست و احترام ندارد مگر قدرت، و برای رسیدن به قدرت و یا ماندن بر صندلی قدرت می توان علیه پایه های اصل جمهوریت شورید.
۴- علیه ایرانیت
عناصر اشرافیت داخل و خارج در فتنه ی مهسا با گروههای تروریستی و تجزیه طلب مانند کومله، دمکرات و منافقین همنوا و همسو شدند و نشان دادند که از ایران و ایرانیت هم عبور کرده اند.
رضایی
شنبه ۹ دی ۱۴۰۲
@rezashahed
https://eitaa.com/ahlghalam