💠 دربارهی غیرتِ تحجر
۱. مخالفت با مقارنه سازیهای تاریخی دستاویز خوبی برای انجماد تاریخ و بیرون بردن آن از مختصات حقیقی خودش است. چه بسا این بهترین نشانهی تحجر است؛ گریستن بر حسینی که ۱۴ قرن پیش ماجرایش تمام شده و بنا بر کلام نورانی "نَحْنُ أَهْلَ اَلْبَيْتِ لاَ يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ" بناست حماسهاش همانجا دفن شود.
این چه غیرتی است که برای امام شهیدان میجنبد اما بر خود شهادت و بر دلیل شهادت چشم میبندد. اگر کسی بگوید "کربلای غزه"... ناگاه فریادها بلند میشود که قیاس نکنید. چه قیاسی در کار است؟ مگر فریادهای سیاسی اباعبدالله که "هیهات منا الذله" و "مثلی لایبایع مثله" که سراسر استعارههای ابدی تاریخسازند، بناست ناشنیده بمانند؟
اگر کسی برای تأسی به سیدالشهدا علیهالسلام با همان شعار به قیام علیه ظلم برخیزد، خود را با حضرتش قیاس کرده؟
۲.عجیب اینکه متحجرین این ایراد را به خود اهلبیت هم میگرفتند:
امیرالمومنین علیهالسلام آنگاه که مردمان را به جنگ با معاویه فراخواند ویژگیهای اصحاب رسول الله(ص) را برایشان ذکر کرد و پایداری و ایمان شان را ستود، ناگاه مردی برخاست و گفت:
گفت: «نه تو محمد هستی و نه ما آن مردمی که از آنها یاد کردی پس ما را به چیزی که طاقتش را نداریم مکلف نکن!
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: "اول درست گوش بده تا بتوانی به درستی پاسخ بدهی زنان فرزند مرده بر شما گریه کنند که جز بر اندوه من اضافه نمیکنید مگر من گفتم که من محمد (ص) و شما انصار هستید؟ این فقط مثالی بود که زدم و امید داشتم که به آنها تأسی کنید و از آنها الگو بگیرید."(خطبه ۲۷ نهجالبلاغه)
۳. اما این شیوهی توجیه تحجر و سیاستزدایی کردن از سیره اهل بیت علیهمالسلام و آویختن به تقدس آن ذوات مقدسه برای انکار راه آنها در تاریخ انقلاب، مصادیق روشنتری دارد:
همان روز که مردم بنیانگذار انقلاب اسلامی را "امام" نامیدند، بسیاری خشم و حسد خود را پنهان کردند و گفتند این لفظ مخصوص اهل بیت است.
آنگاه که بهترین فرزندان این کشور در "کربلای جبههها" به امامشان پیوستند، باز عدهای گفتند جنگی که "آقای" خمینی راه انداخته؟ چه ربطی به کربلا دارد.
وقتی سردار سلیمانی گفت: "امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند." باز هم گروهی دندانها را بهم فشردند که نظام سیاسیتان را با حرم اهلبیت قیاس نکنید...
۴. سخن بسیار است؛ تحجر، نشانهاش همین بیرون کشیدن حقایق دین از تاریخ و محبوس و مهجور کردنشان در آیینها و مناسک است.
ما به دستور حضرت رضا سلاماللهعلیه به ریانبنشبیب، هر غمی را با اشک بر سیدالشهدا گره میزنیم. اشک بر حضرت حسین علیهالسلام، سلاح سیاسی مظلومان تاریخ علیه ظالمان است و غیر از این چه میماند جز این که برخی به تقلید مسیحیان بگویند که حضرت حسین "فادی" بود تا گریه بر مصائبش کفاره گناهان باشد! و این همان تحریفی است که شهید مطهری دربارهاش گفت: "والله اگر کسی در حال روزه چنین بگوید، روزهاش باطل است. "
▪️وحید یامینپور
https://eitaa.com/ahlghalam