🔸قسمت پانزدهم : ♦️هیچ کس به من نگفت: که میشود به شما هدیه داد و شما را خوشحال کرد ... اگر به من میگفتند که سه بار « قل هو الله احد » ثواب یک ختم قرآن را دارد، من از همان نوجوانی بعد از هر نمازم، یک ختم قرآن به شما اهدا میکردم تا هر روز عزیزتر از دیروز باشم و یک قدم نزدیکتر از روز قبل. هدیه من ناقابل بود، ولی احسان شما در مقابل هدیه من این قابلیت را داشت که مرا به عزت بندگی و خدمت به شما برساند. احسان از طرف کریمترین انسان روی زمین، زندگی مرا زیر و رو میکرد، اگر از نوجوانی اهل احسان و اهدای هدیه می بودم. اما حالا هم دیر نشده، بپذیر از من که وجود ناقابلم، رکوع و سجده ای به جای آورد و آن را در قالب دسته گلی همراه چند صلوات به جود نازنینت اهدا کند. کاش گلهای زیادی نثار آن وجود می کردم تا در نتیجه احسان، بوی گل نرگس را استشمام میکردم. 💐سر چه باشد که به پای تو گذارم آن را 💐جان چه قابل که تو از من بپذیری جان را 💚السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) https://eitaa.com/ahlghalam