ایشان با ابزارآلات ماشین و دست دوم ، وسایل ورزشی تهیه و می ساخت تا جسمش را تنومند کند . اهل کوهنوردی بود و یکی از برنامه های ثابت ایشان رفتن به کوه با بچه هایش بود . سعی میکرد که مسابقات ورزشی در محله داشته باشد تا اینگونه جوانان را به سمت ورزش سوق دهد . بویژه سعی میکرد که نوجوانان و جوانان را به بهانه کوه رفتن به خواندن دعای کمیل تشویق کند.
✍ خاطراتی از زبان فرزند یکی از دوستان شهید ؛
حدود ۱۲ سال داشتم که با پدرم جهت عیادت از حاج منصور (محمد) به بیمارستان رفتیم ، تیری به دست حاج منصور اصابت و جراحت بسیار بدی ایجاد کرده بود. آن روز امکانات بیمارستان کم بود و دکترها به این نتیجه رسیده بودند که بایستی دست قطع شود اما یکی از پزشکان قبول می کند که بدون بیهوشی، می تواند دست را ترمیم کند که شهید می پذیرد.
آن روز که ما هم رفته بودیم پرستار آمده بود تا پانسمان دستش را عوض کند که در حین تعویض پانسمان دست ، شهید، رو به من کرد و گفت شما به چهره من نگاه کن ، ببین من ابروهایم تکان میخورد یا نه . تمام وقت به چهره حاج منصور نگاه کردم ، خم به ابرو نمی آورد اما بخاطر شدت درد پیشانیش پر عرق شده بود!! بعدها نکته تربیتی این مسئله رو فهمیدم که ایشان به این وسیله خواسته بود حواس من را پرت کند که نگاهم به زخم ایشان نخورد و هم متوجه شوم که ورزش، ورزیدگی می آورد و خواندن دعا استقامت و تحمل انسان را بالا میبرد .
✅خصوصیات اخلاقی شهید؛
اهل ورزش بود.به دعای کمیل علاقه خاصی داشت.درکوههای دربند تهران حضور یافته ودعای کمیل راقرائت میکرد.بذله گو بود . بارها درجبهه مجروح شد وباعلاقه مجددحضور می یافت. از نظر جسمی بسیار ورزیده و تنومند بود .
به زندانیان سیاسی ومبارزین تبعیدی انقلاب کمک وبه خانواده هایشان سرکشی می کرد. بسیار با حیا بود و هیچگاه در برابر زنان نامحرم سرش را بالا نمی برد !
.
#روحش شاد
#یادش گرامی باد با ذکر
#صلوات
🔻
#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷