🔹️دلنوشته:
حضرت مادر مقام رئوف نیست
اما جواب سائل را
در نزده میدهد
هوای کبوترها و یاکریمها را دارد
آب تابستان و دان زمستان
گنجشکها هم به راه است
خنده و شادی گلدانها وقتی از دستش آب میخورند
دیدنی و شنیدنی است
حتا خارهای ردیف ختاییها
از نگاهش سیراب میشوند
میگوید
ما طایفهی کرامتیم
اگر خار بیابان را هم دیدیم
مروت نیست
بیخیال بگذریم
میگوید آقای ما به خراسان
هر روز و هر لحظه
کاسهی نیاز
هزار هزار نخوانده را هم بینیاز میکند
اصلن آهوها
به واسطهی ضمانت آقای ما
آهو شدند
حالا مقام اعظم باران!
به مادر نخواهم گفت
حضرت آقایتان
از خوب خیلی خیلی خوبتر است
از بزرگ تا میشود بزرگتر
بیپناه
اینبار هم
دست خالی
خستهو تشنهتر بازگشتم
تشنگی گرفتن
به سقاخانه داشتن که نیست
نمیگویم
بر در و دیوارشان
رئوفی و کریمی و رحیمی بیداد میکند
اما بهخدا قسم
زورش نه به دلتنگی میرسد
نه به غم
نمیگویم
هرچه بلندتر صدایشان زدم داد از بیداد رفته را
کجا ببرم
فریادم میان شلوغی از من بهتران گم شد
آقای مهربان دورتان بگردم
نمیگویم و شما خوب میدانید
خیلی چیزها را
که نمیشود گفت
#امیر_عباس_مهندس
@ahoahookashan