آیت الله العظمی جوادی آملی حفظه الله تعالی: جريان اينكه وجود مبارك فاطمه(سلام الله عليه) علي‌بن‌ابي‌طالب[سلام الله عليه] را با آن وضع ديد گفت دست برداريد از پسر عموي من؛ ادب را در همه موارد رعايت مي‌كرد، نگفت از شوهرم، فرمود: «خلوا عن ابن عمي»، دست برداريد از پسر عموي من وگرنه سرم را برهنه مي‌كنم و نفرين مي‌كنم، مگر همه ديدند ستون مسجد مي‌لرزد؟! سلمان مي‌گويد: وقتي اين سخن را فاطمه(سلام الله عليها) گفت من ديدم ستونهاي مسجد برخاست، گرد و خاكي بلند شد، اما مگر همه ديدند؟! اگر همه مي‌ديدند كه برمي‌گشتند. تازه اين ديد سلمان بود؛ آنچه را كه وجود مبارك علي‌بن‌ابي‌طالب ديد، سلمان هم نديد. وقتي فاطمه[سلام الله عليها] آن جمله را فرمود، وجود مبارك علي‌بن‌ابي‌طالب به سلمان(رضوان الله تعالي عليه) فرمود: سلمان! درياب فاطمه را؛ من مي‌بينم دو طرف مدينه دارد مي‌لرزد! سخن از ستون نيست، و اين علي[عليه السلام ] را مي‌خواهد. اين همه افراد بودند مگر آنها ديدند؟ آنها كه اطراف مدينه بودند مگر زمين لرزه حس مي‌كردند؟! تا چه كسي بخواهد و تا چه كسي را بخواهند. امام علی [علیه السلام] فرمود: «والله»، قسم به خدا، اگر فاطمه[سلام الله عليها] اين تصميمي كه دارد عمل بكند، مدينه فرو مي‌رود، اين مقام است. پس آن طوري كه علي‌بن‌ابي‌طالب، فاطمه را مي‌شناسد(سلام الله عليهما) حتي سلمان هم نمي‌شناسد؛ هر چند آن چشم ملكوتي دارد، ديگران هم نمي‌شناسد. حالا با اين مقام بيايند درب به پهلو بزنند، آتش بياورند و بگويند «بياييد بيرون» وگرنه خانه را آتش مي‌زنيم و آن حضرت بين در و ديوار باشد!! غفرالله لنا و لکم 🏴🌹...