🔴 *نسخه اقتصادی آمریکایی‌ها برای سقوط ماشین انقلاب در ایران چه بود؟* دکتر حسین نمازی اقتصاددانان برجسته و وزیر اقتصاد در سال‌های ۶۴-۱۳۵۹ و ۸۰-۱۳۷۶ یک سند عجیب درباره نسخه اقتصادی آمریکایی‌ها در سال ۱۳۶۲ برای نابودی ایران (بجای حمله نظامی)، در مصاحبه با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی ارائه کرده است. او می‌گوید: در دوره‌ی اول که مسئولیت وزارت امور اقتصادی و دارایی را به عهده داشتم به خاطر دارم که نماینده‌ی ما در بانک جهانی نشریه‌ی چند صفحه‌ای این بانک حاوی تحلیل‌های اقتصادی ـ سیاسی را که به طور منظم منتشر می‌شد برایم می‌فرستاد. در یک شماره‌ی آن [سال ۱۳۶۲] تحلیلی در مورد *حمله‌ی نظامی آمریکا به ایران* شده بود. نویسنده‌ی کارشناس این اقدام را به دلایلی به زیان آمریکا ارزیابی کرده بود. ازجمله این که چند سال بیشتر از انقلاب ایران نمی‌گذرد و هنوز مردم از شور انقلابی بالا و در نتیجه مقاومت بیشتری برخوردارند. دیگر این که مردم منطقه مسلمانند؛ تحریک احساسات آنها با حفظ منافع ما در آینده منافات دارد و در نهایت تلفات نیروی انسانی و هزینه‌های مالی را زیاد برآورد می‌کرد. *راه حل پیشنهادی او آوردن فشار اقتصادی به دولت ایران بود تا مجبور به حذف یارانه‌ها [یعنی حذف سوبسیدها از تولید و بخش واقعی اقتصاد] بشود*. در این صورت طبقات کم درآمد و متوسط که حامی نظام هستند نه تنها دست از حمایت نظام بر می‌دارند بلکه در مقابل آن قرار می‌گیرند و در نتیجه نظام ساقط می‌شود. *با این تعبیر که این طبقات هستند که ماشین انقلاب را در سر بالایی هُل می‌دهند. کافی است دست خودشان را از پشت ماشین بردارند و کنار بروند*. بدون تردید ماشین انقلاب به عقب برگشته و واژگون خواهد شد. او این اقدام را *موثرترین و کم هزینه‌ترین راه* معرفی کرده بود. پیشنهاد صندوق هم دقیقاً در همین راستا بود با این عنوان که یارانه‌هایی که به همه‌ی مردم از فقیر و غنی داده می‌شود (غیر هدفـمند) باید حذف شود و جای خود را به یارانه‌های نقدی بدهد که به صورت (هدفمند) به خانواده‌های کم درآمد پرداخت شود. این پیشنهاد اگرچه ظاهری معقول داشت اما در بحث‌ها معلوم شد که با این هدف ارایه شده است که یارانه‌ی نقدی که بر اثر تورم به مرور زمان ارزش خود را از دست می‌دهد و اگر هم قرار باشد برای جبران کاهش خرید مبلغ آن افزایش یابد می‌توان آن را به مبلغ کمتری افزایش داد تا به تدریج از میان برود. (در مورد حقوق و دستمزد نیز این اقدام در حد امکان انجام می‌شود. با این تفاوت که در این مورد نمی‌تـوان آن را به صفر رسانـد یا بیش از حد معینی قـدرت خرید حقوق و دستمزد را کاهش داد). این اقـدام در زمان *آقای هاشمی* با حذف مرغ از کالابرگ آغاز شد و به جای آن به صورت نقدی پرداخت شد و بعد هم متوقف شد و به لحاظ بازتاب منفی آن در بین مردم به کالاهای دیگر تسـری نیافت. در زمان *آقای احمدی‌نژاد* هم یارانه‌ی نقدی 45/5 هزار تومان برقرار شد که امروز ارزش آن برابر یک شانه تخم‌مرغ است. که اگر 100 هزار تومان دیگر هم به آن اضافه کنند فعلاً معادل سه شانه تخم‌مرغ می‌شود.