#ماجراهای_من_مایک_و_آقای_Teacher
#قسمت_چهلم_و_هشتم
استاد : باز چه خبره ؟قاطی کردی؟
شاگرد : هیچی عصبانی ام 😡😡😡😡😡میخوام بزنم ریخت و قیافه این مایک بیشعور را بریزم بهم
استاد: چی شده؟ دعوا کردید؟😳
شاگرد : دعوا که نه ولی دلخورم ازش خیلی بی ادبه. پدر من تو سفارت آشنا داشت کار مایک را زود راه انداختن بعد پسره بیشعور به من میگه :your dad is a really fat cat
خب نباید بزنم تو دهنش به نظر شما؟ پدر من بهش محبت کرده سفارشش را کرده این بیشعور میگه پدرت یه گربه چاقه 🤔🤔
استاد: وااااااااااااااااااااااااای خدایا باز تو زود قضاوت کردی؟😃
شاگرد: واقعا ؟
استاد: بله واقعا - 😳اون بیچاره یه اصطلاح بکار برده و معنیش این بود که پدرت واقعا آدم با نفوذی هستن تو سواد نداری و زود شلوغش میکنی بدبخت حرف بدی نزده که
شاگرد: عجب پس دمش گرمه اساسی 😉
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
#آموزش_زبان