● ای سرزمین نخلهای سوخته! ای کوچههایت پر از آواز سنگها! ای مظلوم اسیر! این روزها، تمام دنیا تو را میشناسند؛ تویی که عمیقترین زخمهای تاریخ را داری؛ تویی که صدای قدمهای اشغالگران، خواب زیتونهایت را آشفته است؛ تویی که صبوری و مقاوم، این را از مشتهای گره کردهات دانستهام. میخواهم پابهپای مردمانت، همقدم شیرزنان و شیرمردانت سهمی در تاریخ تو داشته باشم. من شعرهایی مینویسم با ردیف انتفاضه، بر وزن دلیری تو، با قافیههایی از سنگ و مُشتهای گره شده. تو سربلندی، سرافراز و مانا؛ حتی اگر با هجوم غاصبان محصور شوی. یک روز از تقویم ما، برای سربلندی و آزادی تو آذین بسته شده است. آن روز دور نیست. آن روز که تو دست در دست آزادی در خیابانهای شهر قدم بزنی. آن روز که آفتاب جور دیگری بر تو بتابد. آن روز که طعم مهربانی زیر دندان مردمانت جابهجا شود. آن روز، دور نیست! ای قدس! ای میعادگاه آزادگان! ای مبنای عشق! مبدأ شجاعت! روزی که آزادیات را جشن بگیریم، آسمان با همهی ستارههایش به جشن ما خواهد آمد و زمین قصهی شجاعت و ایستادگیات را با صبر و حوصله، برای تاریخنویسان خواهد گفت. روز آزادیات دور نیست ای قدس عزیز!
#آرزوی_مسلمین #آزادی_قدس
@meersad_ir