هدایت شده از Mohammad S
پیامدهای افزایش قیمت نفت در دهه 1350 پهلوی دلار‌هایی که اقتصاد ایران را بیمار کرد جنگ شش‌روزه اعراب و اسرائیل (1346ش) و نیز جنگ کیپور در سال 1352 و متعاقب آن اقدام کشورهای عربی برای جلوگیری از صادرات نفت به اسرائیل و حامیان آن، مقدمات افزایش قیمت نفت را فراهم کرد. ایران نیز که بر اساس دکترین نیکسون برای انجام مأموریت ژاندارمی منطقه نیاز به سلاح‌های پیشرفته و نیز سامان بخشیدن به اقتصاد کشور برای کسب مشروعیت داشت، از خلأ به‌وجودآمده، برای صادرات بیشتر بهره‌برداری کرد؛ به گونه‌ای که درآمد ایران که در اواخر دهه 1320 حدود هفده‌میلیون دلار بود، در سال‌های پایان دهه 1350 به بیش از بیست‌میلیارد ریال رسید. بر همین اساس صادرات نفت ایران از سه‌میلیون بشکه در اواخر دهه 1340 به میانگین 4/5 تا 6 میلیون بشکه رسید. به روایتی دیگر «درآمدهای نفتی ایران از 437 میلیون یا کمتر از نیم‌میلیارد در سال 1342 به 20 میلیارد در سال 1357 می‌رسد». به دنبال افزایش درآمدهای نفتی دو دیدگاه در کشور برای نحوه مواجهه با آن به‌وجود آمد: یک ایده که جوانان تحصیل‌کرده در سازمان برنامه و بودجه و نیز غالب اقتصاددانان بر آن بودند این بود که در صورت تزریق سریع بودجه به اقتصاد، به دلیل فقدان بسترسازی و نیز عدم توان اقتصاد کشور به جذب این همه منابع، کشور با تورم بالایی روبه‌رو خواهد شد که نیّات خیرخواهانه برای سرعت بخشیدن به رشد و رفاه را معکوس خواهد کرد. اما در آن سوی ماجرا شاه قرار داشت که به دلیل شتاب برای رسیدن به دروازه تمدن و نیز کسب اعتبار بیشتر و جلب افکار عمومی و نیز کسب وجهه بین‌المللی در جهان، معتقد به بهره‌گیری فوری از درآمدها برای رسیدن به رفاه از طریق واردات سریع کالاهای ضروری، ایجاد صنایع، تقویت نیروهای نظامی از طریق واردات تسلیحات پیشرفته، افزایش دستمزد و امثال آن بود. شاه در کنفرانس رامسر نگاه و نظر اقتصاددانان را در این خصوص به سخره گرفت. عباس میلانی این نگاه شاه را «تجسّم استبداد در عرصه اقتصادی» برمی‌شمارد. ورود درآمدهای نفتی به عرصه اقتصاد بر زندگی شهرنشینان و افراد مرفه موقتا تأثیر مثبتی گذاشت، اما روستاییان و مردم عادی از اینکه این درآمد نقشی در سفره‌های آنان نداشت ناراضی بودند. پول‌های نفتی بیشتر صرف واردات به‌ویژه سلاح‌های پیشرفته‌ای شد که برای کشورهای عضو ناتو نیز گران‌قیمت بود.   ایران در افزایش درآمدهای نفتی میلیاردها دلار سلاح‌های جدید به آمریکا سفارش داد به‌ویژه پس از سفر نیکسون به ایران مبلغ 2/1 میلیارد دلار سفارش به آمریکا داد که تا آن زمان بزرگ‌ترین معامله سلاح به شمار می‌آمد که شامل 175 فروند جت جنگنده و پانصد هیلکوپتر و تعداد زیادی موشک‌های زمین به هوا بود. با وجودی که بخش اعظم مردم در روستاها زندگی می‌کردند، این درآمدها صرف توسعه صنایع کشاورزی و بهبود وضعیت مردم نشد، در عوض حجم وارادات محصولات کشاورزی، ماشین‌آلات مونتاژ، اقلام مصرفی دنیای جدید حجم وارادات را به حدّی افزایش داد که بنادر ایران، جاده‌های مواصلاتی و کمبود کامیون‌ها موجبات تأخیر در تخلیه کالا و در برخی موارد، فساد کالاهای مصرفی گردید که از این منظر زیان‌های بسیاری را متوجه کشور کرد. ورود کالاهای اساسی کشاورزی و عدم توسعه معیشت کشاورزان روستاها را خالی و جوانان را روانه کار در کارخانه‌های جدیدالتأسیس مونتاژ کرد. بعدها با بحران‌های اقتصادی این عده بیکار و وارد مشاغل سطحی در تهران و شهرهای بزرگ شدند و همین امر موجبات حاشیه‌نشینی بخش بزرگی از روستاییان مهاجر در اطراف شهرهای بزرگ و به‌ویژه تهران را فراهم کرد. برنامه‌ریزی نادرست و شتاب‌زده اقتصادی که رونق تولید و گریز از اقتصاد تک‌محصولی را هدف اصلی برنامه‌ها قرار نداده بود، در کنار تحولات بین‌المللی از جمله روی کار آمدن کارتر و دموکرات‌‌ها، که برخلاف نظر شاه به دنبال تثبیت قیمت نفت بودند، ناگهان با پدیدار شدن کسری بودجه، شوک بزرگی را به اقتصاد ایران وارد کرد و در کنار تورم 40 درصدی باعث تشدید تورم و فقر و در نتیجه افزایش نارضایی مردم گردید. منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران iichs ir/News-8542/