📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۰ 🔰در ادامه بحث سه گونه ناسیونالیسم را بررسی می نمائیم: ۱) یکی از این گونه ها ناسیونالیسم مدنی- ملی است. آموزه هایی که این گونه ناسیونالیسم درباره ی ملت ترویج می کند عبارت است از اینکه ملت از مردمی برابر تشکیل شده که برای ایجاد نظم در میان خود، دولت تشکیل داده اند؛ اگرچه این مردم ممکن است از ویژگی های متفاوت زبانی، قومی، مذهبی، طبقاتی و جنسیتی برخوردار باشند، ولی همه در برابر قانون، دولت و امکانات عمومی برابرند؛ دستگاه دولت توسط مردم ایجاد شده و در برابر آنها پاسخگوست. از اینرو ناسیونالیسم مدنی تناسب اخلاقی دارد. بدین معنی که از جنبه ی داخلی، همه ی آحاد مردم را در مقابل دولت، برابر و آزاد تلقی می کند و از جنبه ی خارجی نیز اعتقاد به برابری ملتها دارد و هر ملتی، اصل حق آزادی و حق تعیین سرنوشت خود را دارد. در این سبك، ناسیونالیسم مدنی سازوکاری است که هم برای تأمین نظم داخلی و هم نظم جهانی به صورت صلح آمیز به کار می رود. ♦️۲) گونه دوم ناسیونالیسم فرهنگی- ملی است. این گونه از ناسیونالیسم مروج اعتقادی است که ملت را در درجه اول مبتنی بر تجدید حیات ملت به منزله ی تمدنی متمایز و نه یك اجتماع سیاسی در میان اجتماعات سیاسی جهانی و یك هویت فرهنگی ریشه دار و عظیم تاریخی در نظر می گیرد. اگر در گونه ی ناسیونالیسم مدنی بر سازوکار عمل عقلانی و اخلاقی مردم و دولت تأکید می شود، در ملت گرایی به معنای فرهنگی - ملی آن، تأکید بر یك محتوای فرهنگی رازآلود است. ناسیونالیسم فرهنگی، بر پایه ی باورهای رمانتیك به ملت به منزله ی کل یگانه، تاریخی و ارگانیك می نگرد که از روح خاص خود جان می گیرد.ناسیونالیسم فرهنگی/ملی به نوعی، شکلی از پایین به بالای ناسیونالیسم است که بیشتر بر مراسم، سنتها و افسانه ها اتکاء دارد نه بر فرهنگ نخبگان یا فرهنگ عالیتر. اگرچه ناسیونالیسم فرهنگی در حقیقت، مخالف نوگرائی است، اما ممکن است بتواند با توانمند ساختن مردم برای بازآفرینی خود به صورت عامل مدرن سازی نیز عمل کند. مصداقی از این دیدگاه را می توان در ناسیونالیسم عظمت طلب و باستان گرای دوره ی پهلوی دید. 🔹۳) گونه ی سوم، ناسیونالیسم قومی است. این ملت گرایی برخلاف ملت گرایی مدنی، محتوائی فرهنگی دارد و به جای تأکید بر یك تمدن رازآلود بزرگ تاریخی، بر اهمیت نیا و محتوای یك گروه قومی تأکید می کند. بدین معنی که این ناسیونالیسم بر احساس وفاداری به مردم، گروه خاص فرهنگی و سرزمینی تأکید می کند. معمولا طرفداران این ناسیونالیسم معتقدند که حقوق قومی و فرهنگی آنها، از سوی گروههای اکثریت قومی که در دولت- ملتها موقعیت برتر دارند نادیده گرفته می شود. از این رو در ملت- دولت هایی که گرایش مسلط در آنها ناسیونالیسم فرهنگی- ملی است و نسبت به حقوق اقلیت های قومی بی توجه اند و یا درصدد محو آن هستند، پتانسیل پیوستن افراد به طرفداران ناسیونالیسم قومی افزایش می یابد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi