❌جبرگرایی آفت بزرگ دیروز و امروز❌
👈از بزرگترین گرفتاری های جامعه اسلامی ایرانی، داشتن روحیه جبرگرایی است.
همانطور که معاویه ملعون برای شکست امیرالمومنین علی سلام الله علیه از ترویج جبرگرایی بهره می گرفت؛ معاویه های امروز نیز از این روش برای به شکست رساندن انقلاب اسلامی، متاسفانه بهره بسیار گرفته اند.
یکی از شاخه های جدید جبرگرایی که در جامعه امروز به طور عجیب و خطرناکی در میان افکار عموم جامعه رشد کرده؛ جبرگرایی ولایی است!
تا دلسوزان آگاه، قصد دارند مردم را از توطئه ها باخبر کنند، بجای بررسی و پذیرفتن آن توطئه ها؛ فورا می گویند رهبر خودش به همه چیز اشرافیت دارد و اتفاقی نخواهدافتاد‼️
در واقع با تبلیغات وسیع معاویه گونه، مردم علاوه به جبرگرایی الهی به جبرگرایی ولایی نیز رسیده اند‼️
قدری با روش ترویج جبرگرایی معاویه آشنا شویم و بعد چندنمونه جبرگرایی ولایی و نظر رهبری را ببینیم:
یکی از جملات پرکاربرد معاویه ملعون در خطبه ها و سخنرانی هایش این بود:
«عمل و کوشش هیچ نفعى ندارد، چون همه کارها به دست خداست» (1)
یا بارها مى گفت:
«هذِهِ الْخِلافَةُ أَمْرٌ مِنَ اللّهِ وَ قَضاءٌ مِنْ قَضاءِ اللّهِ» خلافت من یکى از فرمان هاى خداست و از قضا و قدر پروردگار مى باشد! (2)
یا آن ملعون در برابر مخالفت جدی عایشه با ولی عهدی یزید در سال 56 هجرى، گفت:
إِنَّ أَمْرَ یَزِیدَ قَضاءٌ مِنَ الْقَضاءِ وَ لَیْسَ لِلْعِبادِ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ
این خلافت یزید قضاى حتمى است که بندگان در این ارتباط از خود اختیارى ندارند! (3)
معاویه با ترویج عقیده جبرگرای مردم را از اعتراض و قیام باز می داشت؛ بدین معنا که آنچه امروز اتّفاق مى افتد، خواست خداست و مقاومت در برابر قضا و قَدَر الهى بى فایده است.
معاویه با این ترفند، بذر سستى و بى اثر بودن تلاش هاى معترضانه را در جامعه منتشر ساخت تا آن ها را وادار به پذیرش کارهاى خلاف خویش کند. (4)
(پی نوشت این قسمت:
1. حیاة الصحابة، ج3، ص529، به نقل از تاریخ سیاسى اسلام، ج2، ص410
2. مختصر تاریخ دمشق، ج9، ص89
3. تاریخ یعقوبى، ج2، ص60
4. عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها، آیت الله مکارم شیرازی، ص178)
👈نمونه هایی از جبرگرایی ولایی:
امروز تا گفته می شود صدا و سیما یا فلان ارگان در حال ضربه زدن به انقلاب است؛ معاویه ها و فریب خوردگان آن ها فورا جواب می دهند: "رهبر خودش حواسش هست" یا "جواب می دهند مسئول این ها را رهبر منصوب کرده پس خودش خواسته و حواسش هست"
(معلوم نیست عصمت منصوبین رهبر را از کجا در آورده اند‼️)
یا تا گفته می شود ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیمات خطا دارد، همان ها دوباره جواب می دهند: "رهبر به تبعیت از ستاد دستور داده است" اما این ها نمی گویند که خود رهبر نیز بارها عملکرد ستاد را نقل کرده و نقد آن را منع نکرده.
یا تا گفته می شود دولت در حال انجام خیانات بیشماری است و برخلاف دستورات رهبر و برخلاف مصلحت ملت، در حال مذاکرات محرمانه علیه نظام و کشورست و در یکی از این مذاکرات محرمانه تعهد داده هرطور شده تولید برق را کاهش دهد حتی با قطع کردن برق خانه های مردم یا کارخانه تا غربی ها را راضی نگه دارد؛ و یا دولت خود را ملتزم به اجرای سند 2030 کرده که کل معنویت جامعه از درون تهی خواهد شد و یا... جبرگرایان فورا پاسخ می دهند: "اگر اینقدر خطرناک بود که رهبر خودش کاری کرده بود!"
نمونه های فراوانی وجود دارد ولی ظاهرا همین ها برای اثبات وجود تفکر جبرگرایی کافی باشد.
👈 نفی جبرگرایی بارها توسط رهبری بیان شده:
《بعضی ها دوست میدارند بگویند:
"فلان تصمیمها بدون نظر رهبری گرفته نمیشود!"
نه، اینطور نیست؛ مسئولین در بخش های مختلف، مسئولیت های مشخصی دارند....در همهی اینها رهبری:
نه میتواند دخالت کند،
نه حق دارد دخالت کند،
نه قادرست دخالت کند،
اصلاً امکان ندارد.
خیلی ازتصمیمهای اقتصادی ممکنست گرفته شود، رهبری قبول هم ندارد...》90/7/24
خود مردم سرنوشت را تعیین می کنند:
《امام تعبیر رایجی داشتند، مکرّر می گفتند: «اسلام سیلی خواهدخورد»
اگر راه را عوض کردیم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد، اسلام هم سیلی خواهد خورد... برای بهدست آوردن انقلاب، هزینههای سنگینی پرداخت شده امّا صدها برابرِ آن، منافع بوجود آمده؛ این یک تجارت پرسود برای ملّت....همگی باید انقلابی باشند تا بتوانیم این راه را با موفّقیّت پیش برویم و ادامه بدهیم... البته می توان به شیوهی دیگری حرکت کرد، آنوقت سرنوشت، سرنوشت رقّتآوری خواهد بود‼️》95/3/14
《در دهه چهارم انقلاب، دو راه متفاوت پیشروی ملت و دولت است:
راه اول، اتکاء به تجربیات تاریخی
راه دیگر بیاعتنایی به تجربیات و تکرار اشتباهات...
هزینهی تغییر مسیر انقلابی، «سیلی خوردن» و «بازگشت به دوران سُلطه و عقبماندگی»است》۱۳۹۶/۳/۳۱
باازبین بردن جبرگرایی،بسیاری ازمشکلات نیز ازبین میرود