♥️🇮🇷♥️
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#قسمت_شانزدهم
#کتاب_حاج_قاسم 📚
💠راه شانزدهم...
21ساله شده بود فرمانده گردان. اسمش ناصر بود و حاج قاسم فرمانده لشکرش بود.
جانباز شد. خیلی ها سراغش نرفتند چون گرفتار زندگی کردند خودشان را.
اما؛ حاج قاسم دم دم های عید که می شد، وقتی می خواست سری به کرمان و اقوام بزند، حتما یک زنگ می زد به خانه ناصر و می گفت:
من دو روزی می آیم خانه شما!
خرید هم می کرد. لباس نو و وسایل تهیه می کرد و می رفت خانه ناصر.
همسر ناصر را هم به قول خودشان، می فرستاد مرخصی.
می شدند دو رفیق شفیق!
کار آشپزخانه می کرد و غذا آماده می کرد. با ناصر بگو، بخند و یاد ایام و...
حمام را گرم می کرد و ناصر را نونوار تحویل تخت همیشه ساکتش می داد و... می رفت سراغ ماموریت بعدیش.
راستی، ناصر دی ماه 1392 شهید شد.
♥️♥️♥️
عید که می خواهد بیاید؛
اول به فکر خانه خودمانیم، لباس خودمان، خرید خودمان...
بعدا هم به فکر تفریحات خودمان!!!
تازه زمان که برسد به فکر نقد فضای سیاسی و نظام و انقلاب در مهمانی ها!
همین است که حاج قاسم یکدانه می شود در این دوران غفلت ها!
به قول شهید سید مرتضی آوینی:
برای خدا کار می کرده، نه کارهایش را،برای خدا!
#علمدار_مقاومت ✌️
🌹🍃🌹🍃
@mahdisahebazman