اخبار ویژه
♨️هرجا صحبت از عدالت میشه، هرچی دزد و قالتاق و گردن‌کِشه خودشو میچپونه زیر چتر ولایت، باید فریاد بزن
♨️حکمت مواضع (نه واقعاً) متناقض منتقدان مدیریت کرونا با رهبر معظم انقلاب چیست؟ یا اگر حق با شماست ؟ 📍چرا درحالیکه رهبر معظم هیچ‌گاه چنین انتقادات صریح و تندی از سکانداران بهداشت نداشتند شما چنین مواضعی دارید که اساسا متناقض با نظر ایشان به نظر می‌رسد؟ ✍پاسخ به این سؤال در کتاب "بزرگترین فریضه" ص۱۲۶-۱۲۹ 👇 *ضرورت توجه به اختلاف در روش‌ها به تناسب شرایط زمان و مکان* "هدف امربه‌معروف‌و نهی‌ازمنکر، اصلاح مفاسد و جلوگیری از رواج بدعت‌هاست. برای رسیدن به این هدف، در هر زمان و مکانی، و تحت شرایط مختلف، راه‌های عمل به این فریضه هم تغییر می‌کند. باید با دقت در رهنمودهای کتاب و سنت و نیز سخن بزرگان، علما و مراجع، وظیفه خود را با توجه به موقعیت خاص دریابیم. اگر آنچه وظیفه‏مان بود، انجام دادیم و برای انجامش حاضر بودیم تا سرحد شهادت پیش رویم، حسینی خواهیم بود؛ و‌الاّ از این نمد، کلاهی جز اسم و ادعای تهی نخواهیم داشت. مطالعه سیر تاریخ صدر اسلام و سیره امیر مؤمنان(ع) و دیگر ائمه اطهار(علی) نشان می‌دهد که به‌قدری اختلاف روش‌ها و رفتارها دراین‌زمینه وجود دارد که آدمی تصور می‌کند بین رفتار این بزرگواران وجود داشته است. البته همه ما معتقدیم که آنها حلقه‏‌های یک زنجیر به‌هم‌پیوسته‌اند؛ ولی چون شرایط زمانی هریک از آنها متفاوت بود، روش‌هایشان نیز متفاوت به نظر می­‌رسید. همه آنان، در پی احیای دین بودند؛ منتها بر اساس مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی خاص خود. بدون تردید، این تشخیص وظیفه، خود مهم است و کوشش برای تشخیص هم، خود نوعی عبادت به‌شمار می­‌رود. اینکه کسی مدتی فکر، و با دیگران مشورت کند و تحقیقات لازم را دنبال کند تا وظیفه خود را تشخیص دهد، در ثمربخشی امر به معروف و نهی از منکر کاملاً مفید خواهد بود. در اهمیت و ضرورت تشخیص وظیفه، به تناسب شرایط زمانی و مکانی خاص، می‌توان نمونه‌های فراوانی را در صدر اسلام جست‌وجو کرد. ابوذر(ع) یکی از بزرگ‌ترین صحابه پیامبر اکرم(ص) به‌قدری به فریضه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر عنایت داشت و بدان عمل می‌کرد که عثمان، خلیفه سوم، را به ستوه آورد و موجب شد که وی او را به شام تبعید کند. او در مقابل خلیفه، از باب نصیحت حاکم مسلمین، با صراحت انتقاد می‏کرد و رسوایی‏های مالی، بذل و بخشش‏های بی‌جا و جناح‌گرایی و باند‌بازی دستگاه خلافت را گوشزد می‌نمود تا کار به رسوایی کشیده شد. انتقادهای تند و صریح ابوذر در مقابل عثمان، به دلیل موقعیت خاص او در آن زمان بود؛ به‌طوری‌که عثمان نمی‌توانست با او مقابله کند. موقعیت ابوذر در جامعه اسلامی، آن‌چنان بود که به این زودی نمی‏شد با او برخورد تند کرد. در شام نیز چون تمام مردم، ابوذر را به‌منزله یکی از صحابه بزرگ پیامبر(ص) می‏شناختند، نمی‏توانستند به او جسارتی کنند. او انتقادهای خود را از دستگاه معاویه ادامه داد تا اینکه معاویه از عثمان خواست که او را به مدینه بازگرداند. نقل شده در مجلسی، کعب‌الاحبار، یهودی تازه‌مسلمان، برای نشان دادن خود، صحبتی کرد تا جواب ابوذر را داده باشد. ابوذر چنان به کعب‌الاحبار حمله کرد که سرش شکست و خون از آن جاری شد. ابوذر به او گفت ‌ای یهودی‌زاده! تو می‏خواهی دین را به ما یاد بدهی؟! در همان زمان، موقعیت امیرمؤمنان(ص) با ابوذر بود که وظیفه دیگری را می‌طلبید. البته امام علی(ع)، به صورت‏های کلی و خصوصی، انتقادهایی را مطرح می‏کرد اما نه آنگونه که ابوذر عمل می‌کرد؛ چراکه موقعیت ایشان با ابوذر متفاوت بود. ایشان می‌کوشید تا با موعظه کردن، مردم را از اعمال ناصواب برحذر دارد. پس ابوذر وظیفه‌ای داشت و امیر مؤمنان(ع) وظیفه‌ای دیگر. ازاین‌روست که نه‌تنها علی(ع) دراین‌زمینه با ابوذر مخالفتی نکرد، بلکه وقتی ابوذر را به ربذه تبعیت کردند، علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فرستاد تا او را مشایعت کنند. آن‌گاه کلام عجیبی را خطاب به ابوذر فرمود که در نهج‌البلاغه نیز آمده است: یَا أَبَاذَرٍّ إِنَّک غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ الْقَوْمَ خَافُوک عَلَی دُنْیَاهُمْ وَخِفْتَهُمْ عَلَی دِینِک؛ ای اباذر، همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی. این مردم برای دنیای خود از تو ترسیدند، و تو بر دین خویش از آنان ترسیدی. ادامه👇