📝 گفت‌وگوی روزنامه جوان با فرزند جهادگر شهید علیرضا احمدی از شهدای دفاع مقدس : ⭐️ قسمت دوم ⭐️ جوان آنلاین: شهید علیرضا احمدی یکی از ۷۶ شهید دهستان لفور شهر سوادکوه است که ۱۸ آذر ۱۳۲۹ در روستای گشنیان لفور سوادکوه به دنیا آمد و ۹ آذر ۱۳۶۰ در جبهه بستان و هنگام آزادسازی این شهر به شهادت رسید. علیرضا در تاسوعای ۱۳۵۹ در راهپیمایی مردم تمامی روستا‌های لفور که با هدایت شهید حاج شیخ (شهید هفتم تیر سال ۶۰) و برگزار شده بود، حضوری فعال داشت. او خط جهاد را از همان زمان شروع کرد و پس از انقلاب و شروع دفاع مقدس، به جبهه‌های جنگ تحمیلی رفت و سرانجام سعادت شهادت را نصیب خود کرد. آنچه می‌خوانید حاصل همکلامی ما با علی اصغر احمدی فرزند شهید جهادگر علیرضا احمدی است.  ⛰ روستای شما چند شهید دارد؟ دهستان لفور سوادکوه ۷۶ شهید دارد، اما روستای ما (گشنیان) که یکی از روستا‌های این منطقه است، دو شهید دارد؛ شهید عادل ولی‌پور و پدرم علیرضا احمدی. شهید ولی‌پور متولد ۱۳۴۹ بود که سال ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش در منطقه ابوالفتح به شهادت رسید.  سوادکوه از قدیم به دوستداری اهل بیت شهرت دارد. مردم این منطقه چطور اعتقاداتی دارند؟ سوادکوه دیار علویان و زادگاه آیت‌الله صالحی مازندرانی اهل نفت چال لفور و پاسدار شجاع اسلام شهید ابراهیم کسائیان است که همراه شهید ابراهیم همت در جبهه‌ها نقش آفرینی می‌کرد. سختکوشی و عشق به اهل بیت پیامبر (ص) و پیروی از امام خمینی (ره) باعث شده بود تا زمان جنگ از روستا‌های دور افتاده اینجا هم رزمندگانی به جبهه بروند. ما از قدیم در همین منطقه زندگی می‌کنیم. پدرم در سن نوجوانی همراه خانواده از روستای گشنیان به روستای حاجیکلای لفور نقل مکان کردند و آنجا ساکن شدند. از سال ۵۷ جزو مبارزان با رژیم شاه بود. بعد از انقلاب هم با منافقین درگیر شده بود. سال ۵۷ برای استقبال از امام خمینی به تهران رفت. سال ۱۳۵۹ در حمله منافقین به پایگاه بسیج شیرگاه پدرم حضور داشت. بعد‌ها شهید جزو مؤسسان جهاد سازندگی سوادکوه شد و همزمان با شکل‌گیری جهاد سازندگی کارش را شروع کرد و به عمران و آبادانی در منطقه لفور و شهرستان سوادکوه مشغول شد. وقتی هم که جنگ تحمیلی شروع شد به جبهه رفت.  پدرم جزو شاگردان آیت‌الله شهید عبدالوهاب قاسمی که در انفجار حزب جمهوری اسلامی هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند بود. همین طور در محضر آیت‌الله سلیمانی که سال قبل در بابلسر ترور شدند، درس خوانده بود. اکثراً با این بزرگان همنشین بود. آیت‌الله سلیمانی مشوق پدر در فعالیت‌های فرهنگی بود. در خانواده چند خواهر و برادر بودید؟ ما چهار فرزند بودیم؛ سه برادر و یک خواهر. خواهرم از من بزرگ‌تر بود و اخیراً معلم نمونه کشوری شده است. من و مسلم برادرم به دانشکده پزشکی رفتیم. الان برادرم پزشک متخصص ریه است و برادر آخری‌مان هم که مهندس شرکت نفت است. پدرم همیشه می‌گفت باید یکی از پسرانم پزشک شود. خدا را شکر برادرمان پزشک شد و من پرستار.  هنگامی که پدر به جبهه می‌رفت در حاجیکلای لفور زندگی می‌کردیم. سال ۶۰ پدرم شهید شدند تا سال ۶۲ در لفور ماندیم. عموی ما که قائمشهر ساکن بود برای ما خانه‌ای ساختند و مهاجرت کردیم. خواهرم ۹ ساله، من هفت ساله و برادر دیگرم پنج ساله و برادر کوچک‌ترمان سه ساله بود که پدرمان به شهادت رسید.  🔵 ادامه دارد... 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید